داستان سوپی که با حروف الفبا درست می شود به انگلیسی | A Letter Soup
داستان انگلیسی سوپی که با حروف الفبا درست می شود: A Letter Soup روزی روزگاری فرد بسیار متقلب و کلاهبرداری بود که تمام فکرش فقط پول درآوردن بود. او از دیدن شادی دیگران به شدت می رنجید و آنچه که ...
داستان نقاشی سخنگو به انگلیسی | The Drawing That Talked
داستان انگلیسی نقاشی سخنگو: The Drawing That Talkedپینتی تایلر پسر کوچکی بود که رفتن به مدرسه و درس و مشق و بازی در آنجا را دوست داشت. ولی از درس نقاشی بدش می آمد. اصلا قلم به دست گرفتن و ...
داستان سگ گله بدبین به انگلیسی | A Pessimistic Dog
داستان انگلیسی سگ گله بدبین: A Pessimistic Dog روزی روزگاری کشاورزی تصمیم گرفت میان سگ گله و خرگوش خود مسابقه ای برگزار کند. برای این کار در وسط یکی از زمین های بزرگ کشاورزی خود سوراخی حفر کرد و یک ...
داستان چارلی شاد به انگلیسی | Cheerful Charlie
داستان انگلیسی چارلی شاد : Cheerful Charlieچارلی شاد پسر بسیار خاصی بود. وقتی که هنوز توی شکم مادرش بود، انگار با چیزی تصادف کرده بود و هنگامی که به دنیا آمد نمی توانست راه برود. اما این نقص هرگز برای ...
داستان رفتگر شاد به انگلیسی | The Happy Sweeper
داستان انگلیسی رفتگر شاد: The Happy Sweeperیک روز یک بچه ی پررو و بی ادب با رفقایش تصمیم گرفتند برای تفریح به پارک بروند. آنها صبح خیلی زود وارد پارک شدند و همه چیز پاک و تمیز بود. یکی از ...
داستان شهر هنر به انگلیسی | Art Town
داستان انگلیسی شهر هنر: Art Townمیکی پسر خوب، شاد و مثبت اندیشی بود. هیچ کس به یاد نمی آورد که هرگز او را عصبانی دیده باشد. او از آنچه مردم درباره اش می گفتند ناراحت نمی شد. به نظر می ...
داستان باران سیاه باورنکردنی به انگلیسی | The Incredible Black Rain
داستان انگلیسی باران سیاه باورنکردنی: The Incredible Black Rainگاس گرومپلینگز هرگز از چیزی شاد نمی شد. او دوستان زیادی داشت و والدینی که او را خیلی دوست داشتند. اما گاس فقط می توانست به چیزهایی که نداشت و یا چیزهایی ...
داستان دیوانه ای در شهر به انگلیسی | A Madman in the City
داستان دیوانه ای در شهر: A Madman in the Cityجولیان سرانجام وقتی که دید دیگر کسی توی دهکده باقی نمانده است، تصمیم گرفت آنجا را ترک کند. تا قبل از این هرگز دهکده ی دوست داشتنی اش را ترک نکرده ...
داستان روز سکوت به انگلیسی | The Day of Silence
داستان روز سکوت: The Day of Silenceرژی پسری عادی و معمولی بود که مادرزاد ناشنوا به دنیا آمده بود و نمی توانست چیزی بشنود. او را در تمام شهر می شناختند و همه او را دوست داشتند. اما متأسفانه این ...
داستان بچه ی قلقلکی به انگلیسی | The Ticklish Kid
داستان بچه ی قلقلکی: The Ticklish Kidپیت اسپارکس ، پسری بسیار حساس بود. به حدی که حتی موهایش نیز قلقلکی بودند. فقط کافی بود اشاره ای به موهایش می کردید تا قاه قاه بخندد و هنگامی که خنده اش می ...
داستان ابر حریص به انگلیسی | The greedy cloud
داستان ابر حریص: The greedy cloudروزی روزگاری ابری بود که در آسمان یک سرزمین بسیار زیبا زندگی می کرد. او یک روز ابری بزرگتر از خود دید و خیلی به آن حسادت کرد، بنابراین تصمیم گرفت به خاطر اینکه بزرگ ...
داستان ببری که حیوانات را مسخره می کرد به انگلیسی| The Mocking Tiger
داستان ببری که حیوانات را مسخره می کرد: The Mocking Tigerروزی روزگاری ببر قوی، سریع و باهوشی بود که همیشه سایر حیوانات را مسخره می کرد، به ویژه زنبور عسل پشمالو و فیلی را که آهسته راه می رفت و ...
داستان مسابقه زیبایی به انگلیسی | The Beauty Contest
داستان مسابقه ی زیبایی: The Beauty Contestروزبے روزگاری، زیباترین پروانه جهان در باغ سرسبز و باشکوهی زندگی می کرد. او آن قدر قشنگ بود که در اکثر مسابقات زیبایی برنده می شد و به همین خاطر خیلی مغرور و خودخواه ...
داستان نهنگی به نام لولا به انگلیسی | Lola the Whale
داستان نهنگی به نام لولا: Lala the Whaleلولا نهنگ بزرگی بود، خیلی بزرگ و تنها، خیلی تنها. طی سال های زیادی او هرگز نخواسته بود با کسی حرف بزند و روز به روز غمگین و غمگین تر شده بود. هر ...
داستان شاهزاده بدون قصر به انگلیسی | The Princess without a Palace
داستان شاهزاده بدون قصر: The Princess without a Palaceروزی روزگاری، در یک قلمروی پادشاهی، یک پیشگویی قدیمی وجود داشت که از شاهزاده ای می گفت که قصری نداشت. این پیشگویی می گفت به محض آنکه شاهزاده قصرش را پیدا کند، ...
داستان پایان خوش به انگلیسی | Happy Endings
داستان پایان خوش: Happy Endingپری پیکولو، پسر یکی از ثروتمندان بود که در ناز و نعمت بزرگ شده بود و خانواده اش هرگز نگذاشته بودند هیچ گونه ناراحتی و رنجی ببیند. یک روز پری به سینما رفت، تا فیلمی را ...
داستان دو پسر باهوش به انگلیسی | Two Intelligent Boys
داستان دو پسر باهوش: Two Intelligent Boysروزی روزگاری دو پسر بسیار باهوش بودند که استعداد شگفت انگیز آنها از همان سنین کودکی آشکار شده بود. آنها همیشه میدانستند که آدم های خاصی هستند و در دل آرزو داشتند که در ...
داستان پری و سایه به انگلیسی | The Fairy and the Shadow
داستان پری و سایه: The Fairy and the Shadowدر روزگاران بسیار دور، قبل از اینکه مردم و شهرها زمین را پر کن حتی قبل از اینکه بسیاری از چیزها حتی نامی داشته باشند، مکان اسرار آمیزی وجود داشت که توسط ...
داستان رودخانه نامهربان به انگلیسی | The Unfreindly River
داستان رودخانه نامهربان: The Unfriendly Riverزمانی، رودخانه ای بود که خیلی تنها و ترش رو بود. این رودخانه به یاد نمی آورد از چه مدت قبل تصمیم گرفته بود که دیگر با کسی حرف نزند و تماس نداشته باشد. او ...
داستان شاهزاده خانم آتش به انگلیسی | Princess of Fire
داستان شاهزاده خانم آتش: Princess of Fire روزی شاهزاده خانم زیبا، خردمند و بسیار ثروتمندی بود که، خواستگاران بسیاری داشت، اما همه ی آنها به پول او علاقه مند بودند، نه خود او. شاهزاده خانم اعلام کرده بود که فقط با ...
داستان دوستانی از جالیز سبزیجات به انگلیسی | Friends from the Vegetable Patch
داستان دوستانی از جالیز سبزیجات: Freinds from the Vegetableلولو و لیلی دو تا اسفناج بودند که در یک جالیز متولد شده بودند. آنها در تمام طول زندگی شان با هم دوست بودند. یخبندان های وحشتناک، توفان های برف و سوختن ...
داستان ریشه شادی به انگلیسی | The Origin of Happiness
داستان ریشه ی شادی: The Origin of Happinessروزی روزگاری پسرکی بود که به ندرت پیش می آمد اسباب بازی یا پولی داشته باشد. با این حال او پسر بچه ی خیلی شادی بود و می گفت آنچه باعث خوشحالی او ...
داستان سانحه کشتی نوح به انگلیسی | Problems on the Ark
داستان سانحه کشتی نوح: Problem on the Arkروی کشتی نوح، حیوانات کمی خسته و کسل شده بودند. نوح و حیوانات روزهای زیادی را روی دریا گذرانده بودند و برای تفریح و سرگرمی و تقویت روحیه ی خود تصمیم گرفتند با ...
داستان بابی کوهنورد به انگلیسی | Bobby the Mountain Climber
داستان کوتاه بابی کوهنورد : Bobby the Mountain Climberبابی کوهنورد به خاطر سعی و تلاشش برای صعود از یک کوهستان مرتفع و برفی معروف بود. او حداقل سی بار تلاش کرده بود که از این کوهستان بالا برود و به ...
داستان مهمانی مدرسه به انگلیسی | The Homework Party
داستان کوتاه مهمانی مدرسه : The Homework Party«چارلیییییی، مشق هایت را بنویس!» به راستی مادرش سرش نعره می کشید. چارلی پیش خودش فکر می کرد، «خب، او که خودش نمی خواهد این کار را انجام دهد. نمی داند چقدر خسته ...
داستان کودن در ریاضیات به انگلیسی | The Math Dunce
داستان کوتاه، کودن در ریاضیات : The Math Dunceآن سال در مدرسه ی محلی یک معلم ریاضی جدید آمده بود، همان طور که تعدادی دانش آموز جدید نیز ثبت نام کرده بودند. یکی از آن دانش آموزان کودن ترین بچه ...
داستان درخت و سبزیجات به انگلیسی | The Tree and the Vegetables
داستان کوتاه درخت و سبزیجات : The Tree and the Vegetablesیکی بود یکی نبود، جالیزی بود پر از سبزیجات دوست داشتنی، که در میان آنها یک درخت پرشاخ و برگ رشد کرده بود. وجود جالیز و درخت هر دو باعث ...
داستان مریخی تصادفی به انگلیسی | The Crashed Martian
داستان کوتاه مریخی تصادفی : The Crashed Martianیک شب، خارپشتی با تلسکوپ خود مشغول تماشای آسمان بود که به نظرش آمد یک سفینه ی فضایی دارد به سمت ماه پرواز می کند. وقتی تلسکوپش را خوب روی آن متمرکز کرد، ...
داستان مسابقه بزرگ به انگلیسی | The Big Match
داستان کوتاه مسابقه بزرگ : The Big Matchیک روز، تعدادی از پسرها تصمیم گرفتند با یکدیگر فوتبال بازی کنند. هر یک از آنها باید یکی از وسایل مورد نیاز در مسابقات حرفه ای را با خود می آورد. برای مثال ...
داستان پیرمرد روی ماه به انگلیسی | The Old Man on the Moon
داستان کوتاه پیرمردی روی ماه : The Old Man on the Moonپارکر از همان سنین کودکی همیشه می گفت که می خواهد یک فضانورد شود. اما هر چقدر که مطالعه و کار می کرد و آزمون های مختلف را انجام ...
ترین ها
مقالات گرامر
اصطلاحات آزمون تافل