Adjectives & Adverbs
صفت ها و قید ها در زبان انگلیسی
در این درس از گرامر انگلیسی به آموزش صفت ها و قید ها به طور کامل در زبان انگلیسی می پردازیم پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
صفت کلمه ای است که اسم را توصیف می کند.
یک درخت تنومند | a large tree |
صفت قبل از اسم به کار می رود.
یک درب باز | an open door |
صفت با افعال ربطی مانند بودن، شدن و غیره به تنهایی به کار می رود.
او دقیق است | she is careful |
قید کلمه ای است که فعل را توصیف می کند.
او به آرامی سخن می گوید | he speaks slowly |
آنها تند کار می کنند. | they work rapidly |
قید حالت بیشتر با افعال حرکتی می آید.
او سخت کار می کند | she works hard |
تبدیل صفت ها به قید ها
با اضافه کردن ly به اخر برخی از صفات می توانیم از آن ها قید حالت بسازیم.
آرام – به آرامی | slow – slowly |
دقیق – با دقت | careful – carefully |
آسان – به آسانی | easy – easily |
نرم – به نرمی | soft – softly |
سریع – با سرعت | quick – quickly |
کامل – کاملا | complete – completely |
بی دقت – با بی دقتی | careless – carelessly |
زیبا – به زیبایی | beautiful – beautifully |
استثنائات صفت ها و قید ها
این صفات در تبدیل به قید ly نمی گیرند:
Hard, fast, late, low
در حالت قید | درحالت صفت | ||
او سخت کار می کند | he works hard | او کارگر سخت کوشی است | he is a hard worked |
او تند می دود | she runs fast | او دونده سریعی است | she is a fast runner |
او همیشه دیر می آید | she always comes late | او همیشه دیر می آید | she is always late |
هواپیما در ارتفاع خیلی کمی پرواز کرد | the plane flew very low | درختان خیلی کوتاه هستند | the trees are very low |
لغات درس صفت ها و قید ها :
دقیق، مواظب | careful |
زدن – زد | hit |
سریع | quick |
باید | should |
در امتداد | along |
خطرناک | dangerous |
جاده | road |
به عبارت دیگر | on the other hand |
تند | raid |
دائمی | permanent |
ویزا | visa |
امیدورا بودن | hope |
ماندن | remain |
تمرین | exercise |
جدی | serious |
موافق بودن | agree |
بچه گربه | kitten |
(۱)Practice
Supply the appropriate form of the adjective or adverb.
تمرین شماره ۱ از صفت ها و قید ها :
شکل درست صفت یا قید را به کار برید.
۱) She is a … (careful) student.
She always does her homework … (careful).
(She is a careful student.
She always does her homework carefully.)
۱) او شاگرد دقیقی است. او همیشه تکلیفش را با دقت انجام می دهد.
۲) The baseball player hit the ball … (hard).
۲) بازیکن بیس بال توپ را با شدت زد.
پاسخ: (hard)
۳) Come … (quick). We need your help.
۳) زود بیا. ما به کمکت احتیاج داریم.
پاسخ: (quickly)
۴) You should drive … (slow) along this dangerous road.
۴) شما در امتداد این جاده خطرناک باید به آرامی رانندگی کنید.
پاسخ: (slowly)
۵) The old man walks very … (slow).
۵) پیرمرد خیلی آهسته راه می رود.
پاسخ: (slowly)
۶) Pam is a very … (slow) student.
۶) پم دانش آموز خیلی کندی است.
پاسخ: (slow)
۷) Her brother, on the other hand, learns … (rapid).
۷) از طرف دیگر، برادرش سریع یاد می گیرد.
پاسخ: (rapidly)
۸) Mr. Gonzalez has a … (permanent) visa.
۸) آقای گونزالز ویزای دائمی دارد.
پاسخ: (permanent)
۹) He hopes to remain in this country … (permanent).
۹) او امیدوار است به طور دائم در این کشور بماند.
پاسخ: (permanently)
۱۰) This is an … (easy) exercise.
۱۰) این یک تمرین آسان است.
پاسخ: (easy)
۱۱) I can do all of these exercises … (easy).
۱۱) من می توانم همه این تمرینات را به راحتی انجام دهم.
پاسخ: (easily)
۱۲) Ada works very … (hard) in her new job.
۱۲) آدا در کار جدیدش خیلی سخت کار می کند.
پاسخ: (hard)
۱۳) You walk very … (fast).
۱۳) شما خیلی تند راه می روید
پاسخ: (fiat)
۱۴) We are both … (serious) students.
۱۴) هر دوی ما شاگردان جدی هستیم.
پاسخ: (serious)
۱۵) We both study English very … (serious).
۱۵) ما هر دو انگلیسی را خیلی با جدیت می خوانیم.
پاسخ: (seriously)
۱۶) I agree with you … (complete) in that matter.
۱۶) من در مورد آن موضوع کاملا با شما موافقم.
پاسخ: (completely)
۱۷) This apple is very … (soft).
۱۷) این سیب خیلی نرم است.
پاسخ: (soft)
۱۸) She always speaks … (soft) to the child.
۱۸) او همیشه با ملایمت با بچه صحبت می کند.
پاسخ: (softly)
۱۹) Pete is a … (beautiful) kitten.
۱۹) پیت یک بچه گربه زیبا است.
پاسخ: (beautiful)
۲۰) My sister plays the violin … (beautiful).
۲۰) پیت یک بچه گربه زیبا است.
پاسخ: (beautifully)
Adjectives & Adverbs
قسمت دوم آموزش صفت ها و قید ها در زبان انگلیسی
good & well
Good صفت است و معمولا قبل از اسم یا افعال ربطی به کار می رود.
She is a good student.
او دانش آموز خوبی است.
Well قید است و برای توصیف فعل استفاده می شود.
She works well.
او خوب کار می کند.
البته به یاد داشته باشیم که برای بیان سلامتی از well در مقام صفت استفاده می شود.
John was sick, but now he is well.
جان بیمار بود، اما اکنون حالش خوب است.
لغات مربوط به این بخش :
قدم زدن | take a walk |
دارو | medicine |
چند | a few |
تبریک گفتن | congratulate |
همه چیز | everything |
رقصیدن | dance |
به قدری | so |
هوا | weather |
(۲)Practice
Supply good or well in the following sentences.
تمرین شماره ۲ از صفت ها و قید ها :
در جای خالی زیر well یا good قرار دهید.
۱) He does his work … .
(He does his work well.)
۱) او کارش را خوب انجام می دهد.
۲) She plays the piano very … .
۲) او پیانو را خیلی خوب می نوازد.
پاسخ: (well)
۳) He is a … student.
۳) او شاگرد خوبی است.
پاسخ: (good)
۴) This pen does not work … .
۴) این خودکار خوب کار نمی کند.
پاسخ: (well)
۵) Our lesson today was very … .
۵) درس ما امروز خیلی خوب بود.
پاسخ: (good)
۶) These exercises are … for us.
۶) این تمرینات برای ما خوب هستند.
پاسخ: (good)
۷) I was sick for a few days, but no I am … again.
۷) من چند روزی مریض بودم، اما حالا دوباره حالم خوب است.
پاسخ: (well)
۸) How do you feel? … , thank you.
۸) حالت چطوره؟ خوبم، متشکرم.
پاسخ: (well)
۹) This new pen writes … .
۹) این خودکار جدید خوب می نویسد.
پاسخ: (well)
۱۰) It is really a very … pen.
۱۰) این خودکار واقعا خوبی است.
پاسخ: (good)
۱۱) When you don’t feel …, take a long walk. It is often a … medicine.
۱۱) زمانی که حالت خوب نیست، راهپیمایی طولانی بکن. این اغلب درمان خوبی است.
پاسخ: (well,good)
۱۲) We congratulated him on his … work.
۱۲) ما کار مناسبش را به او تبریک گفتیم.
پاسخ: (good)
۱۳) He plays tennis … .
۱۳) او تنیس را به خوبی بازی می کند.
پاسخ: (well)
۱۴) His brother is also a … tennis player.
۱۴) برادرش هم تنیس باز خوبی است.
پاسخ: (good)
۱۵) The movie last night was really … .
۱۵) فیلم دیشبی واقعا خوب بود.
پاسخ: (good)
۱۶) She speaks French … .
۱۶) او فرانسه را خوب صحبت می کند.
پاسخ: (well)
۱۷) She is a … student of language.
۱۷) او شاگرد خوبی در زبان است.
پاسخ: (good)
۱۸) Everything that she does, she does … .
۱۸) او هر کاری را که انجام می دهد، خوب انجام می دهد.
پاسخ: (well)
۱۹) Dave dances … .
۱۹) دیو خوب می رقصد.
پاسخ: (well)
۲۰) His sister is also a … danger.
۲۰) خواهرش هم رقاص خوبی است.
پاسخ: (good)
۲۱) I don’t understand him … when he speaks so rapidly.
۲۱) زمانی که او این طور تند صحبت می کند من منظورش را خوب نمی فهمم.
پاسخ: (well)
۲۲) The weather today is very … .
۲۲) امروز هوا خیلی خوب است.
پاسخ: (good)
۱) مکان صفات در انگلیسی، ترتیب قرارگرفتن صفت قبل از یک اسم
۲) آموزش صفات ملکی در زبان انگلیسی
۳) آموزش صفت ها و قید ها در زبان انگلیسی