Moosakhani
0

تشریح کامل معنای تلویحی در ترجمه

معنای تلویحی در ترجمه

بررسی ترجمه تلویحی

قبل از بررسی معنای تلویحی در آموزش ترجمه انگلیسی باید معنی ترجمه را بیان کنیم: ترجمه عبارت است از: رساندن یک معنا به زبان دوم به گونه ای که در زبان اول ابلاغ شده است. اما برای اینکه این کار به درستی انجام گیرد باید از این حقیقت که معانی مختلف وجود دارد آگاه باشیم. چنین نیست که همه معناهای مورد ابلاغ به گونه ای آشکار به شکل های موجود در متن زبان مبدا بیان گردد.

اطلاعات تلویحی و تشریحی

کشف معنای متن مورد ترجمه شامل توجه به اطلاعات تلویحی و تشریحی هر دو است. هدف این آموزش آن است که دیدی کلی از اهمیت معنای تلویحی در اختیار مترجمان بگذارد. مساله معنای تلویحی چیزی است که در سراسر بخش ترجمه به تعداد زیاد از آن سخن گفته می شود.

بررسی معنای تلویحی در ترجمه
بررسی معنای تلویحی

انواع معانی در ترجمه

مردم معمولا خیال می کنند که معنی عبارتست از چیزی که کلمات یا جملات به آن اشاره دارند. مثلا کلمه apple اشاره به میوه ای دارد که ثمره نوعی درخت است. مردم به خاطر آنکه سیب (apple) را دیده اند و آموخته اند که به آن سیب (apple) بگویند، معنای آن را می دانند.

معنای ارجاعی

این نوع معنی را معنای ارجاعی referential meaning می گوییم، زیرا کلمه به چیز، رویداد، اسناد یا ارتباط خاصی که شخص قادر به تصور و یا درک آن است، ارجاع می شود. جمله از آن جهت معنی دارد که به چیزی که رخ داده یا رخ خواهد داد و یا به عنوان یک رویداد تصور گردیده ارجاع می گردد.

معنای ارجاعی خود همان موضوع ارتباط یا محتوای ارتباط است. معنای ارجاعی به صورت ساختاری معنایی تنظیم شده است، تکه های اطلاعاتی کنار هم جمع شده اند، به عبارت دیگر آن ها را گرد هم جمع کرده اند و بیان آنها به کمک ترکیب های مختلف صورت می گیرد.

معنای سازمانی

به موازات گردهم آیی آنها در واحد های بزرگ تر با معنای سازمانی در سخن روبه رو می شویم که در ترجمه باید مورد توجه قرار گیرد.

مثالی از معنای سازمانی

مثلا در صورتی که در متن به apple (سیب) اشاره شده باشد و دوباره در متن از apple یاد شود، این حقیقت که این همان apple (سیب) است جزیی از معنای سازمانی متن است.

ممکن است اطلاعات خاصی کهنه و از مد افتاده باشند، بعضی تازه، عده ای هم احتمالا موضوع مورد سخن، اطلاعات دیگر مفسر موضوع و اطلاعاتی چند هم هسته مرکزی پیام و یا به عبارت دیگر اطلاعات مهم تر و یا برجسته تر را تشکیل دهند.

معنای سازمانی منسجم کننده اطلاعات ارجاعی

آنچه اطلاعات ارجاعی را به صورت متنی منسجم گردهم می آورد معنای سازمانی است. علایم متن سازمانی عبارتند از اشاره مستقیم، تکرار، گروه بندی و یا عوامل مهم بسیار دیگر در ساختار دستوری یک متن.

دو موضوع “Mary peeled an apple” و “Mary ate an apple” شامل Mary است به عنوان کننده کار و Apple که در هر دو موضوع مورد عمل می باشد. به Mary و Apple هر دو، دوباره (به عنوان معنای ارجاعی) اشاره شده است.

تشکیل ساختار دستوری صحیح در معنای سازمانی

اما برای اینکه یک ساختار دستوری صحیح تشکیل دهیم همچنین باید بدانیم که در معنای سازمانی فقط یک Mary و یک Apple وجود دارد و یا دو Mary و دو Apple. اگر هر دو یکی باشد روساخت انگلیسی شکلی این چنین خواهد داشت: Mary peeled an apple, and then she ate it.

پس از آنکه موضوع اولی داده شد Mary و Apple هر دو اطلاعات قدیم به حساب می آیند و بنابراین به جایشان شکل های ضمیری به کار می رود. اما اگر به هر حال به دو Mary و یک Apple اشاره شود، آنگاه لازم است که شکل دستوری جمله چنین موردی را با جمله ای نظیر جمله زیر نشان دهد:

Mary peeled an apple, and then the other Mary ate it.

علائم معنای سازمانی دربرگیرنده تمامی زبان هاست

همه زبان ها دارای علایم معنای سازمانی هستند ولی این مطلب در زبان های مختلف گوناگون است. مثلا شکل های ضمیری در تمامی زبان ها یکسان به کار نمی رود، اما تمام زبان ها برای نشان دادن قدیمی بودن نوع اطلاعات از شیوه ای رسمی برخوردارند.

معنای وضعی

علاوه بر معنای ارجاعی و سازمانی ، معنای وضعی نیز برای درک هر نوع متنی بسیار حائز اهمیت است. پیام لازم به صورت یک موقعیت ارتباطی تولید می شود. ارتباط میان نویسنده و گوینده و شخص مورد خطاب در برقراری ارتباط تاثیر می گذارد.

مسائل مربوط به موقعیت در گروه معنای وضعی

محل برقراری ارتباط، زمان آن، سن، جنس و مقام اجتماعی گوینده و شنونده، ارتباط میان آن دو، پیش تصوری که آنها در برقراری ارتباط وارد می کنند، زمینه فرهنگی گوینده و شخص مورد خطاب، و بسیاری از مسایل دیگر مربوط به موقعیت به معنای وضعی منجر می شوند.

مثالی از معنای وضعی

مثلا برای اشاره به یک شحص واحد می توان از اقلام واژگانی گوناگون استفاده کرد. برای اشاره به شخصی به نام جان اسمیت، به تناسب موقعیت، می توان از واژه های John, Mr. Smith, professor smith و غیره استفاده کرد.

چنین انتخابی دارای معنای وضعی است و ممکن است نشان دهنده رسمی بودن یا غیر رسمی بودن موقعیت باشد. دوستی که به هنگام سلام و احوالپرسی در صبح او را جان John خطاب کرده، چه بسا بعدا در همان روز به هنگام معرفی زنش در جلسه سمینار با لفظ Professor Smith از او نام ببرد.

انتخاب شکل های گوناگون واژگانی برای ترسیم معنای وضعی

شکل های مختلف واژگانی برای نشان دادن معنای وضعی انتخاب می شود. یک متن ممکن است به علت دارا بودن معنای وضعی بسیار برای کسی که فرهنگ زبان مورد تکلم را نمی داند کاملا غیر قابل فهم باشد. به هنگام ترجمه به زبان دیگر در صورتی که قرار باشد کل معنای مورد نظر به خوانندگان ابلاغ گردد چه بسا لازم باشد معنای وضعی اصلی به شکلی روشن تر ضمیمه شود.

تسلط مترجم بر اطلاعات تلویحی و صریح

یک مساله در ترجمه بسیار اساسی است و چیزی است که مستقیما به این سه نوع معنی ارتباط پیدا می کند و آن این حقیقت است که در هر متنی معنایی وجود دارد که به طور صریح بیان می شود و معنایی که به حالتی ضمنی (تلویحی) باقی می ماند. مترجم باید از این دو مطلب با اطلاع باشد. القاء تمامی این سه معنا را اطلاعات ضمنی و صریح انجام می دهند.

تفاوت معنای تلویحی و صریح
تفاوت معنای تلویحی و صریح

اطلاعات تلویحی و صریح در ترجمه

همان گونه که در بالا گفته شد، مترجم باید از اطلاعات ضمنی و صریحی که وسیله ابلاغ قرار می گیرد، مطلع باشد. وقتی مردم می نویسند و یا صحبت می کنند میزان اطلاعاتی را که در متن (نوشته یا صحبت) می آورند به میزان اطلاعات مشترک گوینده (نویسنده) و شخص مورد خطاب مربوط است.

وقتی در مورد چیزی صحبت می کنیم مقداری از اطلاعات را به دلیل آنکه شخص مورد خطاب (شنونده، خواننده) از قبل این حقایق را می داند و احتمالا ضمیمه کردن آنها موجب اهانت به او شود، حذف می کنیم.

باقی ماندن مقداری از اطلاعات ابلاغی به صورت تلویحی

چنین کاری ممکن است تلویحا این معنا را داشته باشد که شنوندگان یا خوانندگان بی اطلاع یا نادان هستند. بنابراین در هر ارتباطی مقداری از اطلاعاتی که به وسیله ابلاغ قرار می گیرد، چه در گفت و شنود و چه در نوشتار، به صورت ضمنی (تلویحی) باقی می ماند.

مثال از جملات تلویحی در اخبار

مثلا از جمله مطالبی که گویندگان خبر در آمریکا می خوانند چنین است:

The Clinton tax bill passed in the senate today.

اگر گوینده می گفت:

The tax bill proposed by the president of the United States, Bill Clinton, was passed in the senate of the United States today.

مردم بی درنگ از گوش دادن به این گوینده خودداری می کردند. چنین آدمی وقت آن ها را به خاطر مطالبی که می دانند تلف کند. این نوع اطلاعات، اطلاعات مشترک است.

اطلاعات مشترک چیست؟

تمامی ارتباطات بر پایه اطلاعات مشترک است که ممکن است شامل ساختارهای زبان مشترک، فرهنگ مشترک، مکالمات قبلی، مطالعه مطلب یکسان، تجربه مشترک و اموری از این قبیل باشد. در همه متون مورد نظر برای ترجمه اطلاعات تلویحی وجود دارد.

به عبارت دیگر در خود متن به صورت صریح بیان نشده است. مقداری از اطلاعات و یا معنی به دلیل ساختار زبان منبع و مقداری به دلیل آنکه از قبل در جای دیگری از متن آمده است و قدری از آن هم به دلیل اطلاعات مشترک بودن در وضعیت ارتباط، به صورت ضمنی یا تلویحی باقی می ماند.

اطلاعات تلویحی جزء فهمیدنی برای نویسنده

با این وجود اطلاعات تلویحی جزیی از معنایی است که باید به وسیله مترجم ابلاغ گردد، زیرا جزیی از معنایی است که از نظر نویسنده اصلی فهمیدنی است. از این رو اطلاعات صریح، اطلاعاتی است که به کمک اقلام واژگان و شکل های دستوری آشکارا بیان می شود و جزیی از شکل روساخت می باشد.

گونه های اطلاعات تلویحی

اطلاعات تلویحی اطلاعاتی است که شکل خاصی ندارد، ولی اطلاعات آن جزیی از ابلاغ کلی مفروض و یا مورد نظر نویسنده است. ممکن است اطلاعات به صورت تلویحی باشد که ارجاعی است یا سازمانی و وضعی و یا وضعی تنها، به عبارتی چه بسا هر سه نوع معنی، صریح و یا تلویحی باشند.

انواع اطلاعات تلویحی
انواع اطلاعات تلویحی

معنای ارجاعی تلویحی در ترجمه

در تمامی متون، اشاره به اشیا، رویدادها، اسنادها و ارتباطات به صورت تلویحی باقی می ماند. معنا در متن موجود است اما به صورت صریح ابراز نمی شود. مثلا اگر کسی بپرسد: ?How many people came شخص مورد سوال ممکن است جواب دهد: Ten معلوم است که معنای ten در این زمینه یعنی Ten people came ارجاع به people و came در پاسخ به صورت ضمنی باقی می ماند.

شکل دستوری اجباری در تمامی زبان ها

تمامی زبان ها شکل های دستوری اجباری دارند، اما زبان ها مورد آنچه اجباری است یکسان نیستند. مثلا در انگلیسی صراحت دادن به این نکته که آیا اسم مفرد است یا جمع اجباری است. در انگلیسی گفتن I saw some dogs walking down the street و یا I saw a dog walking down the street

اطلاعات تلویحی در اشاره به رویدادها

در انگلیسی باید بر عدد تصریح گردد اما در بسیاری از زبان ها چنین نیست. اسم هایی که به روبدادها اشاره دارند دارای اطلاعات تلویحی (ضمنی) می باشند. در آنجا که شکل اسمی به کار می رود نشانه ای از کننده کار و آنچه کار بر آن واقع می شود، وجود ندارد. جمله Help will come نه دارای مفعول است و نه فاعل (کننده کار و انچه کار بر آن واقع می شود ضمنی است)

اضافه کردن فاعل و مفعول برای شرح رویداد

اما در زبانی که برای شرح این رویداد از فعل استفاده می کند باید فاعل و مفعول را اضافه کرد یعنی جمله را به شکلی اینگونه در آورد:

Someone will come and he/ they will help us.

و در واقع هیچ معنای ارجاعی اضافه نشده و فقط اطلاعات به جای آنکه به صورت تلویحی (ضمنی) باقی بماند تصریح بخشیده شده است.

معنای تلویحی و صریح در زبان های گوناگون

در زبان پیدگینی (در پایوآ، گینه جدید) فرقی میان مونث و مذکر وجود ندارد، ولی وقتی این زبان پیدگینی به یکی از زبان های پایوای گینه جدید ترجمه می شود تصریح بخشیدن به این مطلب اجباری است. در ترجمه همان مطلب به انگلیسی مشخص کردن مذکر، مونث و خنثی با وجودی که متن اصلی در پیدگین به صورت ضمنی باقی مانده ضرورت دارد.

تشخیص معانی تلویحی و صریح

اینکه کدام معنای ارجاعی ضمنی است و کدامیک صریح به آن زبان خاص مربوط می شود. چون زبان ها در این مساله بسیار با هم تفاوت دارند. در ترجمه باید تعدیل های بسیاری صورت گیرد. این واقعیت که مقداری اطلاعات در ساختارهای معین دستوری به صورت ضمنی باقی می ماند موجب ابهاماتی خواهد شد.

مثالی از عبارات بر معنای تلویحی

مثلا جمله: “The shooting of hunters” در انگلیسی مبهم است، این عبارت دارای دو ساختار معنایی است. در صورتی که اطلاعات تلویحی به اطلاعات صریح بدل شود ممکن است چنین معنی شود: Someone shot the hunters و یا  The hunters shot something.

ارتباط معنای تلویحی و ابهام
ارتباط معنای تلویحی و ابهام

ارتباط اطلاعات معنای تلویحی و ابهام

در یک مورد کننده کار با مفهوم تلویحی باقی مانده و در دیگری آنچه مورد عمل قرار گرفته. در ترجمه این گونه شکل های مبهم، از انجا که زبان مقصد اطلاعات تلویحی را صراحت می بخشد ابهام برطرف خواهد شد. با این وجود در ترجمه شایان اهمیت است که توجه داشته باشیم که اطلاعات تلویحی و ابهام گاهی با هم ارتباط دارند.

Moosakhani