Moosakhani
0

زبان چیست ؟ ویژگی منحصر به فرد زبان های بشری چیست؟

زبان چیست ؟

رویکردهای فرمالیستی، نقش گرا، و شناختی تنها سه رو رویکرد از میان رویکردهای عمده‌ای هستند که زبان شناسان در ترجمه انگلیسی می کوشند با استفاده از آنها به ماهیت غنی و پیچیده زبان های بشری پی ببرند. تا اینجا، ما این نکته را مسلم فرض کرده‌ایم که می دانیم زبان ها چه هستند. اما این مطلب چندان آشکار نیست. اکنون باید روشن کنیم که منظور ما از اصطلاح زبان چیست . زبان شناسی مطالعه و بررسی علمی زبان است، اما زبان چیست ؟ آیا در اینجا، واژه زبان موارد زیر را نیز در بر می گیرد؟ آیا زبان های ساختگی اسپرانتو را هم دربرمی‌گیرد؟ نه در بر نمی گیرد.

زبان چیست ؟
زبان چیست ؟

زبان طبیعی چیست؟

اصطلاح زبان توسط زبانشناس ها (یا محققین در رشته زبان شناسی) به معنایی بسیار ویژه به کار می رود. اجازه دهید بررسی خود را با زبان های منفرد شروع کنیم. زبان منفرد هر چیزی است که زبان مادری گروهی از انسان ها به شمار می رود، و یا زمانی به شمار می رفت. زبان‌شناسان غالباً اصطلاح صریح تر زبان طبیعی را برای یک زبان طبق همین معنی به کار می برند. بنابراین، این انگلیسی زبانی است طبیعی، و به همین ترتیب، فرانسوی، ژاپنی، سواحیلی، و زبان پیت جانت جارا (در غرب استرالیا) ،هم زبان های طبیعی هستند. بنابراین زبانسومری نیز زبان طبیعی است، چون در چندین هزار سال پیش زبان بسیاری از مردمان عراق کنونی بود، هرچند که مدت ها قبل از بین رفت. زبان مانکس (Manx) هم چنین است، این زبان تا سده ی بیستم در جزیره مان کاربرد داشت، اما در حال حاضر از بین رفته است.

توانش زبانی چیست؟

تمامی این زبان‌های طبیعی دارای ویژگی‌های مشترک مهمی هستند، و تعداد این ویژگی ها آن قدر زیاد است که می توانیم همه آنان را انواع مختلفی از یک موضوع واحد بدانیم. همین موضوع مشترک است که آن را زبان می نامیم. در واقع، بسیاری از افراد می گویند توانایی منحصر به فرد ما یعنی زبان مهم‌ترین خصوصیتی است که داریم، خصوصیتی که به قاطعانه ترین شکل، ما را از دیگر انواع گونه ها متمایز می نماید. این مهم نیست که زبانی یک میلیارد سخنگو دارد (مانند چینی ماندارین) یا فقط تعدادی اندک به آن سخن می‌گویند (مثل بعضی زبان های استرالیا و آمریکا). مهم نیست که زبانی زبان اصلی یک یا چند ملت یا دولت باشد مثل (اسپانیایی و عربی)، یا اینکه فقط گروهی گمنام و تقریباً ناشناس برای مردم دنیا بدان سخن بگویند (مثل زبان های هیکس کاریانا و واری در برزیل).

آنچه مهم است، این است که زبانی توسط کودکانی در دوران کودکی قراگرفته شود، سپس در بزرگسالی مورد استفاده قرار گیرد تا شرایط یک زبان طبیعی را برآورده سازد. مهم نیست که زبانی سنت ادبی دیرپا و پر افتخاری داشته باشد (مثل انگلیسی و فرانسه)، یا اینکه اصلاً مکتوب نشده باشد (مثل بیشتر زبان های دنیا). برای زبان شناسان، تمامی زبان ها مساوی هستند، چون همگی آنان در مورد ویژگی های زبان های بشری به یک اندازه به ما بینش می دهند.

ویژگی منحصر به فرد زبان های بشری چیست؟

زبان چیست ؟ چند زبان وجود دارد؟ در حال حاضر بیش از ۶۵۰۰ زبان. احتمالاً تا الان عملاً تمامی زبان هایی را که رایج اند کشف نموده ایم.

چرا زبان های بشری تا این حد ویژه هستند؟

در هر حال، بیشتر حیوانات می توانند به شکلی با هم نوعان خود ارتباط برقرار نمایند. پرندگان آواز می خوانند، جیرجیرک ها سر و صدا می‌کنند، دلفین ها جیغ می‌کشند، و گونه هایی از میمون های آفریقایی صداهایی کاملاً مشخص تولید می کنند. حتی زنبورهای عسل ابزاری بسیار کارآمد برای انتقال اطلاعات مربوط به مکان و کیفیت منابع شهد به زنبور های دیگر دارند.

زبان حیوانات برای ارتباط با همنوعان خود
زبان حیوانات برای ارتباط با همنوعان خود

زبان چیست و چه خصوصیات مشترکی دارند؟

حدود سال ۱۹۶۰، چارلز هاکت(متولد ۱۹۱۶) Charles Hockett ، زبان شناس آمریکایی، این نکته را خاطر نشان کرد که تمامی زبان های بشری ویژگی هایی برجسته و مهم دارند، که در نظام های نشانه‌ای دیگر مخلوقات زمین به چشم نمی خورد. هاکت این خصوصیات را مشخصات طرحی(design feature) نامید، که تعدادی از آنها به قرار زیرند: تمامی زبان ها، کلمه یا واژه دارند، و تمامی زبان ها هزاران کلمه دارند. تمامی زبان ها ابزارهایی برای افزودن کلمات جدید به هنگام لزوم دارند، به عنوان مثال، Soundbite , hyperthermophile , CD-ROM , Trekkie , trainspotter , AIDS

هیچ موجود دیگری نمی تواند چنین کاری انجام دهد.

زبان شناس آمریکایی Charles Hockett
زبان شناس آمریکایی Charles Hockett

تغییر معانی کلمات در زبان ها

همه زبان ها راه هایی برای تغییر معانی واژه ها دارند:

Will be taken , is taking , have taken , took , take

برداشتن، برداشت، برداشته‌اند، دارند برمی‌دارند، بر خواهد داشت.

هیچ موجود دیگری نمی تواند این کار را انجام دهد.

منفی سازی در تمامی زبان ها وجود دارد:

Susie smokes : Susie doesn’t smoke

اما منفی سازی فعل مختص انسان است.

 

تمامی زبان ها می توانند جمله های پرسشی بسازند

Does Susie smoke?

در تمامی زبان ها امکان حضور مفاهیمی انتزاعی مانند: سرخی، انحنا، خورد، و غیاب، وجود دارد

در تمامی زبان ها پدیده فاصله زمانی-مکانی (displacement) یعنی توانایی گفت‌وگو درباره اموری غیر از امور زمان و مکان کنونی وجود دارد

به عنوان مثال:

I was in Paris last week:

هفته گذشته در پاریس بودم.
می خواهم وقتی که بزرگ شدم، فضانورد شوم.
فکر می کنید سطح کره زهره چگونه است؟

ویژگی های زبان تمامی زبان ها پدیده فاصله زمانی-مکانی وجود دارد
ویژگی های زبان

در تمامی زبان ها، امکان بر زبان آمدن جمله هایی فرضی، غیرحقیقی، مشروط، غیر واقعی، و افسانه ای نظیر پاره گفتارهای زیر وجود دارد

لگولاس کوتوله به آرامی شمشیر خود را بر کشید.
اروپایی ها توان ادامه زندگی در صحرا های استرالیا را ندارند.
اگر زبان فرانسه ام را تقویت کنم، احتمالاً در پاریس کار پیدا خواهم کرد.
اگر غذا را بپزی من هم سالاد درست می کنم.

تمامی زبان ها باز (open-ended) هستند

یعنی می‌توانند بدون دشواری پاره گفتار هایی کاملاً جدید را تولید و درک کنند:

لوکزامبورگ به نیوزیلند حمله کرده است.
شکسپیر نمایشنامه هایش را به زبان سواحیلی نوشت, و محافظین آفریقایی اش آنها را به زبان انگلیسی ترجمه کرده اند.
عمه “بی” تعدادی عکس از جشن نامگذاری نوه‌هایش برای ما فرستاده است.
به نظر من کره بادام جایگزین مناسبی برای بتونه نیست.

به احتمال زیاد، بیشتر جمله های این کتاب جمله هایی هستند که شما هرگز نگفته اید یا نشنیده‌اید، ولی به راحتی می توانید همه آنها را بفهمید.

توانایی های زبانی

هیچ موجود دیگری توانایی انجام این کارها را ندارد، اما همه انسان ها این توانایی‌ها را دارند؛ چه استادی در دانشگاه آکسفورد، چه سهامداری در شیکاگو می‌تواند به راحتی تمام این کارها را انجام دهد. تاجر عصر حجر در گینه نو یا آمازون، و یا کودک ۷ ساله ای اهل سیبری هم می تواند. زبان خاص انسان است.

رسانه های زبانی

زبان باید از طریق یک ابزار بیان شود. ابزار اصلی ابزاری است که بتوان از طریق آن یک زبان مادری را آموخت. فقط دو نوع رسانه اساسی یا اصلی وجود دارد و نوع آشناتر آن، گفتار است. در گفتار، هوای ریه ها از طریق دهان و بینی با فشار به بیرون رانده می شود، و در این حال، تارهای صوتی، زبان و دیگر عضو های گفتاری، به طرق مختلف جریان هوا را برای تولید زنجیره ی صوت های گفتاری تغییر می دهند، و این زنجیره ها نمایانگر واحدهای زبانی بزرگتر مثل کلمات و جملات هستند. ابزار دیگر، زبان اشاره است، است که در آن زبان به صورت زنجیره‌ای از نشانه ها-یا حرکت ها-که عمدتاً با کمک دست ها،سر، صورت، و بخش فوقانی بدن ادا می شوند بیان می گردد.

واحدهای نوشتار

ابزار های ثانویه هم وجود دارند، که زبان از طریق آنها از ابزار اصلی یا اولیه به ابزاری دیگر منتقل می شود. آشنا ترین نوع ابزار در این مورد خط است، که زبان گفتاری یا نشانه ای از طریق آن به نشانه هایی دائمی بر روی صفحه جامد مبدل می شوند. اما تا زمانی که یک زبان توسط سخنگویان آن به واحدهایی تکرار شونده، که هر کدام دارای نشانه ای نوشتاری هستند، تجزیه نشود، قابل نوشته شدن نیست. برای انجام این کار چندین روش وجود دارد، اما رایج‌ترین رویکردی که امروزه کاربرد دارد، الفبا است. که هر یک از علائم نوشتاری آن دست کم طبق تئوری نمایش دهنده ی یک واحد صوتی بنیادی است.

هر زبان گفتاری دارای تعداد اندکیواحدهای صوتی بنیادی یا واج (phoneme) است. /t/ , /æ/ , /k/ از جمله وا ج های زبان انگلیسی هستند. اگر این واج ها را به ترتیب بیان کنیم، واژه /kæt/ را (cat) خواهیم داشت . با تغییر دادن ترتیب واج ها، خواهیم داشت: tæk/ , (tack)/ یا ækt/ , (act)/ و با افزایش و کاهش واج ها، کلماتی مثل tækt/ , (tact) / و به دست می آید. البته کلماتی مثل tact و tacked (اگرچه املای متفاوتی دارند) به شیوه ای مشابه تلفظ می شوند. واج ها به خودی خود بی معنا هستند. اگر، به عنوان مثال بپرسیم معنی /k/ یا /æ/ در انگلیسی چیست، سوالی بی معنی پرسیده ایم. اما ترکیب های خاصی که از واج ها شکل می گیرد، مثل /kæt/ و /tæk/ و کاملاً معنا دارند.

دوگانگی آرایش در مفهوم زبان چیست

دوگانگی آرایش به شیوه شکل گیری یاساخت زبان گفتاری اشاره می کند. می توان تعداد اندکی از واج های بی معنی را با هم ترکیب نمود و زنجیره های معنادار، مثل کلمات، را به وجود آورد. این نوع چینش، یعنی کنار هم قرار گرفتن واج بی‌معنی برای تولید واژه های با معنی، را دوگانگی آرایش می نامند، که خاص زبان های بشری است. اگر این دوگانگی وجود نداشت، چه کاری می توانستیم انجام دهیم؟ در این صورت، هر صوت جداگانه ای معنایی خاص پیدا می‌کرد. اما بیشتر از ۱۰۰ صدای گفتاری، که به سهولت قابل تمایز از یکدیگر باشند، وجود ندارد. بدین ترتیب، بدون دوگانگی آرایش، زبان ها فقط شامل حدود صد واژه ی معنادار می شدند که به هیچ وجه برای مقاصد ما کافی نیستند.

اما این دقیقا همان کاری است که دیگر جانوران انجام می دهند. این گونه جانوران دارای نظام زبانی “یک صدا-در برابر-یک معنی” هستند و به این ترتیب، قادر به تولید فقط تعداد اندکی معناهای جداگانه هستند، معمولاً ۳ تا ۶، و حداکثر، ۲۰ معنای متفاوت. یکی از دلایل عمده ای که ما انسان ها می توانیم مطالب نامحدودی را بر زبان بیاوریم، ولی موجودات دیگر نمی توانند، همین است. جانور فقط توانایی انتخاب از میان فهرست کوتاهی از مطالب و “گفتن” آن را دارد. میمون می تواند بگوید: مراقب باشید … و آن هم در صورتی که چنین پیامی در نظام زبانی او وجود داشته باشد. اما این میمون، توان انجام کوچکترین نوآوری را ندارد، برای مثال، نمی تواند بگوید: ((مراقب باشید دو شکارچی با تفنگ!))

 

Moosakhani