۱)پسوند cade-:
تعریف (Definition) :
Procession
به مثال (Example)پسوند cade در این بخش از آموزش لغات انگلیسی با روش ریشه شناسی به همراه معنی توجه کنید:
motorcade = a line of official cars, including a car carrying an important person, that is travelling somewhere : کاروان موتوری
توضیحات پسوند cade:
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی سان، ردیف مشایعت کنندگان، زنجیره ی همراهان می باشد
۲)پسوند Central-:
تعریف (Definition) :
[in nouns]
Full of a particular type of thing or person
مثال (Example) به همراه معنی :
Mosquito-central = full of mosquitos : پر از پشه
Yuppie-central = full of rich young people : پر از جوان تحصیل کرده و پر درآمد
توضیحات پسوند Central:
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی مرکزی می باشد.
۳)پسوند centric-:
تعریف (Definition) :
[in adjectives]
Giving most attention to a particular thing, person, or group
مثال (Example) به همراه معنی :
Male centric = giving males most attention : مرد محور
توضیحات پسوند centric:
پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی دارای تعداد به خصوص مرکز، دارای چیز به خصوصی در مرکز می باشد.
۴)پسوند cide- و cidal- و cidally-:
تعریف (Definition) :
[in nouns]
Another form of the suffix- icide
مثال (Example) به همراه معنی :
genocide = killing a whole race of people : نژاد ستیزی، کشتار دسته جمعی
تعریف (Definition) :
[in adjectives]
مثال (Example) به همراه معنی :
a genocidal regime = the deliberate murder of a whole group or race of people : مربوط به قتل عام
تعریف (Definition) :
[in adverb]
مثال (Example) به همراه معنی :
Homicidally = Having a tendency to commit homicide : وابسته به ادمکشی
توضیحات پسوند cide و cidal و cidally در ریشه شناسی استاد انگلیسی:
۱٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی کشنده، کشتن می باشد
۲٫پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی وابسته به کشتن یا کشندگی می باشد.
۳٫پسوندیست که تولید قید می کند و به معنی وابسته به کشتن یا کشندگی می باشد.
۵)پسوند coated-:
تعریف (Definition) :
۱٫covered with a thin layer of metal, plastic etc
مثال (Example) به همراه معنی :
metal-coated : با پوشش فلزی
plastic-coated : پلاستیکی
تعریف (Definition) :
۲٫wearing a white coat, fur coat etc
مثال (Example) به همراه معنی :
fur-coated : خز پوشش داده شده
white-coated : سفید پوشش داده شده
توضیحات پسوند coated:
۱٫پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی پوشش داده شده با یک لایه نازک از فلز ، پلاستیک می باشد.
۲٫پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی پوشیدن لباس می باشد.
۶)پسوند consuming-:
تعریف (Definition) :
using a lot of something such as time, energy, or space
مثال (Example) به همراه معنی :
a time-consuming job : شغل وقت گیر
energy-consuming labour : کار انرژی بر
توضیحات پسوند consuming :
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی – گیر، – بر می باشد.
۷)پسوند cracy-:
تعریف (Definition) :
Another form of the suffix –ocra- cy
مثال (Example) به همراه معنی :
bureaucracy = a complicial system that is annoying or confusing because it has a lot of rules, processes : بوروکراسی، دیوان سالاری
توضیحات پسوند cracy:
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی سالاری، حکومت می باشد.
۸)پسوند craft-:
تعریف (Definition) :
۱٫[in nouns]
A vehicle of particular type
مثال (Example) به همراه معنی :
spacecraft = a vehicle that able travel in space : ناویز، فضاپیما، سفینه فضایی
hovercraft = a vehicle that travels just above the surface of land or water : رسانگری که به فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح و بدون تماس با آن حرکت می کند
aircraft = a plane or other vehicle that can fly : هواپیما، طیاره
تعریف (Definition) :
۲٫[in nouns]
Skill of a particular kind
مثال (Example) به همراه معنی :
statecraft = skill in government : سیاست مداری، کشور داری
stagecraft = skill in acting , directing etc in plays : فن مایش و صحنه سازی
توضیحات پسوند craft:
۱٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی ناو، وسیله نقلیه از یک نوع خاص می باشد.
۲٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی ساخت، کار می باشد.
۹)پسوند crat-:
تعریف (Definition) :
[in nouns]
Another form of the suffix –ocrat
مثال (Example) به همراه معنی :
bureaucrat = someone who works in a bureaucracy and uses official rules very strictly : مامور اداری، مامور دولتی، دیوان سالار
توضیحات:
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی هوادار، پیرو، عضو می باشد.
۱۰)پسوند cratic- و cratically-:
تعریف (Definition) :
[in adjectives]
مثال (Example) به همراه معنی :
Technocratic = a form of government in which scientists and technical experts are in control : تکنوکرات
تعریف (Definition) :
[in adverbs]
مثال (Example) به همراه معنی :
bureaucratically = involving a lot of complicated official rules and procsses : بوروکراتیک
توضیحات پسوند cratic و cratically:
۱٫پسوندیست که تولید صفت می کند
۲٫پسوندیست که تولید قید می کند
۱۱)پسوند cy-:
تعریف (Definition) :
۱٫[in nouns]
The state or quality of being something
مثال (Example) به همراه معنی :
accuracy = the ability to do something in an exact way without making a mistake : دقت و صحت، درجه دقت
bankruptcy = the state of being unable to pay your debts : ورشکستگی، توقف بازرگان
تعریف (Definition) :
۲٫[in nouns]
A particular rank or position
مثال (Example) به همراه معنی :
baronetcy = the rank of a baronet : مقام و مرتبه بارونی
magistracy = the official position of a magistrate, or the time during which someone has this position : ریاست کلانتری یا دادگاه بخش
توضیحات پسوند cy:
۱٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی حالت، چگونگی می باشد
۲٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی مقام، رتبه می باشد.
۱۲)پسوند dom-:
تعریف (Definition) :
۱٫[In uncountable nouns]
The state of being something
مثال (Example) به همراه معنی :
freedom = the state of being free and allowed to do what you want : آزادی، استقلال، معافیت
boredom = the quality of being boring : ملامت، خستگی
تعریف (Definition) :
۲٫[In countable nouns]
a)An area ruled in a particular way
مثال (Example) به همراه معنی :
kingdom = a country ruled by a king or queen : مملکت یا کشور پادشاهی
تعریف (Definition) :
b)A particular rank
مثال (Example) به همراه معنی :
dukebom = the rank of a duke : قلمرو دوک
توضیحات پسوند dom:
۱٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی بودن، وجود می باشد.
۲٫(a پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی همه ی دسته یا گروه به خصوص می باشد.
(b پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی مقام، رتبه می باشد.
۱۳)پسوند drome-:
تعریف (Definition) :
A large place
مثال (Example) به همراه معنی :
aerodrome = a place that small planes fly from : فرودگاه هواپیما
توضیحات پسوند drome:
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی میدان بزرگ می باشد.
برای مشاهده آموزش های جذاب واژگانی بیشتر، به بخش آموزش لغات انگلیسی هم یه سر بزنید!