Moosakhani
0

داستان روباه خبرچین به انگلیسی | Bigmouth Fox

داستان انگلیسی روباه خبرچین: Bigmouth Fox

پنگوئن، گوزن شمالی و روباه دوستان خوبی برای یکدیگر بودند. یک روز پنگوئن و گوزن مقدار زیادی میوه پیدا کردند و تصمیم گرفتند این موضوع را مخفی نگه دارند. آنها سر راهشان به روباه برخورد کردند. روباه که دید آنها خیلی خوشحالند، علت خوشحالی شان را پرسید. آنها گفتند نمی توانند چیزی بگویند، زیرا یک راز است. اما روباه از آنها خواست که به او اعتماد کنند، بنابراین آنها همه چیز را درباره ی میوه ها به او گفتند.

 

وقتی به دهکده رسیدند، روباه قول خود را فراموش کرد و راز آنها را برای همه فاش ساخت. بنابراین وقتی پنگوئن و گوزن به جایی که میوه ها را در آنجا پیدا کرده بودند برگشتند متوجه شدند که حیوانات دهکده قبل از آنها به آنجا رفته و همه ی میوه ها را خورده اند.


همان روز، پنگوئن و گوزن مکان دیگری را پیدا کردند که پر از غذا بود و همان ماجرا با روباه دوباره برایشان اتفاق افتاد. آنها که از خیانت روباه عصبانی شده بودند، تصمیم گرفتند تا درسی به او بدهند. روز بعد آنها به روباه گفتند که دریاچه ای پر از ماهی یافته اند، به نحوی که برای گرفتن ماهی ها هیچ تلاشی لازم نیست و به راحتی می توانند آنها را بگیرند. روباه دوباره این موضوع را به همه ی حیوانات دهکده حتی خرس های قطبی گفت.

 

خرس های قطبی برای گرفتن ماهی به آنجا رفتند اما هیچ چیز نیافتند و احساس کردند که روباه آنها را فریب داده است و بنابراین روباه را به شدت تنبیه کردند. روباه یاد گرفت که حفظ اعتماد مردم خیلی مهم است و همیشه باید با صداقت به قولی که به مردم میدهد پایبند باشد.

 

پنگوئن و گوزن یک بار دیگر حقه ای برای روباره سوار کردند، اما از آنجا که روباه دیگر خبرچینی نکرد و به آنها خیانت نکرد، آنها دوباره به او اعتماد کردند و او را بخشیدند.

Penguin, Reindeer and Fox were great friends. One day, Penguin and Reindeer found a load of fruit, and decided to keep it a secret. On the way, they met Fox, who seeing them so happy, asked them why. They told him they couldn’t say, because it was a secret, but Fox asked them to trust him, so they told him about the fruit.


When they arrived at the village, Fox forgot about his promise, and told everyone. When Penguin and Reindeer returned to the place where they had found the fruit, the animals of the village had already been there and eaten it all.


That same day, Penguin and Reindeer found another place full of food, and the same thing happened again with Fox. Angered by these betrayals, they decided to teach Fox a lesson. The next day they told Fox that they had found a lake so full of fish that no effort was needed to catch them. Fox again told everyone in the village about this. The next day, Fox came by, covered in cuts and bruises. After telling all the animals about the lake full of fish, everyone, including even the polar bears, had gone there. But, not finding anything, they felt deceived, and had given Fox a good beating.

 

Fox learned that keeping people’s trust is very important, and that to get it in the first place you have to earn it with loyalty and always keeping your word.

 

Penguin and Reindeer devised another trick for Fox but as he was no longer a bigmouth, he did not betray them aná Penguin and Reindeer regained their faith in Fox, thuis forgiving him.

فایل صوتی داستان روباه خبرچین

لغات کاربردی انگلیسی داستان روباه خبرچین

Moosakhani