ریشه شناسی | گروه پسوندها با حرف i بخش اول

1)پسوند  i-:

تعریف (Definition) :

1.[In nouns]

A person from a particular country or place, or their language

مثال (Example) به همراه معنی :

two Pakistanis : پاکستانی

speakers of Handi : کسی که به زبان هندی حرف می زند

تعریف (Definition) :

2.[In adjectives]

Of a particular place or country

مثال (Example) به همراه معنی :

Bengail food : بنگالی

the Israeli army : اسرائیلی

توضیحات پسوند  i در آموزش زبان انگلیسی:

1.پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی وابسته به زبان و مردم یک کشور می باشد.

2.پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی وابسته به کشور یا جایی می باشد.

 

2)پسوند  ia-:

تعریف (Definition) :

1.Names of diseases

مثال (Example) به همراه معنی :

phobia = a strong unreasonable fear of something : ترس بیخود، بیم

تعریف (Definition) :

2.Place names

مثال (Example) به همراه معنی :

Romania = A country in southeast Europe, east of Hungaryand west of the Black sea : رومانی

تعریف (Definition) :

3.Names of Roman feasts

مثال (Example) به همراه معنی :

Lupercalia = A festival held in ancient Rome on the 15 th of February to promote fertility and ward off disaasters : روز 15 فوریه

تعریف (Definition) :

4.Latinor Latinizing plurals

مثال (Example) به همراه معنی :

amphibia = The class comprising the amphibians : ذوحیاتین، دوزیستیان

تعریف (Definition) :

5. Other loanwords from Latin

مثال (Example) به همراه معنی :

militia = a group of people trained as soldiers, who are not part of the permanent army : نیروی مقاومت ملی، نیروی شبه نظامی

توضیحات پسوند  ia:

1.پسوندیست که تولید اسم می کند و اشاره به نام بیماری می کند.

2.پسوندیست که تولید اسم می کند و اشاره به نام کشورها می کند.

3.پسوندیست که تولید اسم می کند و اشاره به نام جشنواره ی یونان و روم باستان می کند.

4.پسوندیست که تولید اسم می کند و اشاره به نشان جمع در برخی واژه های انگلیسی از ریشه ی یونانی یا لاتین می کند.

5.پسوندیست که تولید اسم می کند و اشاره به آخر برخی واژه های انگلیسی از ریشه ی یونانی یا لاتین می کند.

 

3)پسوند  ian-:

تعریف (Definition) :

[in adjectivres and nouns]

Another form of the suffix-an

مثال (Example) به همراه معنی :

Dickensian characters = like thoes in Dickens’ books : کاراکترهای چالز دیکنز (رمان نویس انگلیسی)

a librarian = someone who works in a library : بایگان، کتابدار

توضیحات پسوند  ian:

1.پسوندیست که تولید صفت و اسم می کند و به معنی درباره ی یک مکان، چیز یا شخص خاص می باشد.

2.پسوندیست که تولید اسم مکی کند و به معنی شخص ماهر در زمینه خاصی می باشد.

 

4)پسوند  iana- و ana-:

تعریف (Definition) :

[in nouns]

A group or collection of objects, papers, etc that are related to someone or somethig

مثال (Example) به همراه معنی :

Victoriana = objects made during the Victorian period : (مبل و ظروف و معماری و غیره) وابسته به دوران ملکه ویکتوریا

Shakespeareana = A collection of historical artifacts, letters , etc, belonging or peraining to William shakespeare. : کلکسیون هنری ویلیام شکسپیر (شاعر و نمایشنامه نویس انگلیسی)

توضیحات

ریشه شناسی انگلیسی
پسوند  iana و ana به معنای نوشتجات، روایات، دانستنی ها

:

 

پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی نوشتجات، روایات، دانستنی ها می باشد.

 

5)پسوند  ibility-:

تعریف (Definition) :

[in nouns]

Another form of the suffix-ability

مثال (Example) به همراه معنی :

invincibility = Incapable of being conquered, defeated : شکست ناپذیری

flexibility = the ability to change or be changed easily to suit a different situation : حالت گیر، خم شو، تاشو، نرم

توضیحات پسوند  ibility:

پسوندیست که به صفتهای که به able و ible ختم می شوند ترکیب می شوند و تولید اسم می کند و به معنی توانایی، تمایل، قابلیت، ظرفیت می باشد.

 

6)پسوند ible-:

تعریف (Definition) :

[in djectives]

Another form of the suffix-able

مثال (Example) به همراه معنی :

irresistible = too strong or powerful to be stopped or prevented : غیر قابل مقاومت، سخت، قوی

visible = something that is visible can be seen : مرئی، مشهود، پیدا

توضیحات پسوند ible:

پسوند ible در ریشه شناسی استاد انگلیسی، پسوندیست که با اسم ترکیب می شود و تولید صفت میکند و به معنی

1.قادر، توانا، شدنی

2.قابل، پذیر

3.لایق، درخور، داشتنی

4.دارای خصوصیات ویژه

5.متمایل، خواهان می باشد

 

7)پسوند ibly-:

تعریف (Definition) :

[in adverbs]

مثال (Example) به همراه معنی :

visibly = in a way that is easy to see or notice : بطور مرئی

توضیحات پسوند ibly:

پسوندیست که تولید قید می کند.

 

8)پسوند ic-:

تعریف (Definition) :

1.[In adjectives]

Of, like, or releted to a particular thing

مثال (Example) به همراه معنی :

photographic = of photography : وابسته به عکاسی، عکاسی

an alcoholic drink = containing alcohol : مشروب الکلی

polysyllabic = containing several syllables : چند سیلابی، چند هجایی

pelvic = of the pelvis : لگنی، وابسته به لگن خاطره

Byronic = like or connected with the poet Byron : (ز نظر سبک نویسندگی یا شخصیت عاشق پیشه و پرجوش و خروش ) بایرونی، بایرون مانند

تعریف (Definition) :

2.[In nouns]

Someone who is affected by a particular unusual condition, a mental illness for example

مثال (Example) به همراه معنی :

an alcohilic = someone who cannot stop drinking alcogol : الکلی، معتاد نوشیدن الکل

پسوند ical-:

تعریف (Definition) :

3.[in adjectives]

Another form of the suffix-ic

مثال (Example) به همراه معنی :

Historical = relating to the past : تاریخی، گذشته

Satirical = a way of criticizing something such as a group of people or a system, in which you deliberately make them seem funny so that people will see their faults : هزلی

توضیحات پسوند ic و پسوند ical:

1.پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی وابسته به ، مربوط به می باشد.

2.پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی شخص یا چیز : دارای ، تحت تاثیر می باشد.

3.پسوندیست که تولید صفت می کند.

 

9)پسوند ically-:

تعریف (Definition) :

[in adverbs]

مثال (Example) به همراه معنی :

photographically = Used in, or produced by means of , photography : از روی علم عکاسی

توضیحات پسوند ically:

پسوندیست که تولید قید می کند.

 

10)پسوند ice-:

تعریف (Definition) :

state or quality

مثال (Example) به همراه معنی :

malice = the desire to harm someone because you hate them : سوء نیت، سوء قصد، بداندیشی

توضیحات پسوند ice:

پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی وضع، حالت می باشد.

 

11)پسوند ician-:

تعریف (Definition) :

[in nouns]

A skilled worker who deals with a particular thing

مثال (Example) به همراه معنی :

a beautician = someone who gives beauty treatments : متخصص آرایش و زیبایی

a technician = someone with technical or scientific skills : مهندس یار، تکنیسین

توضیحات پسوند ician:

 

پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی کارشناس می باشد.

 

12)پسوند icide- و cide-:

تعریف (Definition) :

[in nouns]

Someone or something that kills a particular person or thing, or the act of killing

مثال (Example) به همراه معنی :

insecticide = chemical substance for killing insects: حشره کشی، داروی حشره کش

suicide = the act of killing yourself : انتحار، خودکشی کردن

توضیحات پسوند icide و cide:

پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی کشنده، کشتن می باشد.

 

13)پسوند icidal-:

تعریف (Definition) :

[in adjectives]

مثال (Example) به همراه معنی :

a homicidal maniac = likely to murder someone : وابسته به آدمکشی

پسوند icidal-:

تعریف (Definition) :

[in adverbs]

مثال (Example) به همراه معنی :

suicidally = Tending or leading to suicide : وابسته یا متمایل به خودکشی

توضیحات پسوند icidal و icidal:

1.پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی وابسته به کشتن یا کشندگی می باشد

2.پسوندیست که تولید قید می کند و به معنی وابسته به کشتن یا کشندگی می باشد.

 

14)پسوند icious-:

تعریف (Definition) :

Another form of the suffix-acious

مثال (Example) به همراه معنی :

avaricious = a desire to have a lot of money that is considered to be too strong : حریص، طماع، زیاده جو

توضیحات پسوند icious:

پسوندیست که با اسم ترکیب می شود و تولید صفت می کند و به معنی وابسته به، پر از، متمایل به می باشد.

 

15)پسوند ics-:

تعریف (Definition) :

1.[in nouns]

The scientific study or use of something

مثال (Example) به همراه معنی :

linguistics = the study of language : زبان شناسی

electronics = the study or making of electronic equipment : الکترونیک

تعریف (Definition) :

2.[in nouns]

The actions typically done by someone with particular skills

مثال (Example) به همراه معنی :

athletics = running, jumping,throwing, etc : علم ورزش، ورزشکاری، پهلوانی

acrobatics = skilful movements of your body : بند بازی

تعریف (Definition) :

3.[in nouns]

Used to make nouns out of words ending in-ical or –ic

مثال (Example) به همراه معنی :

the acoustics = sound qualities : صوت شناسی

توضیحات پسوند ics:

1.پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی علم، هنر، -شناسی، شناخت می باشد.

2.پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی علم، هنر، شناسی، شناخت می باشد.

3.پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی ویژگی ها ، خصوصیات می باشد.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *