آموزش لغات انگلیسی در زمینه ی صنعت و تجارت
درس نوزدهم لغات صنعتی و تجاری بازرگانی انگلیسی
[su_table fixed=”yes”]
معنی | لغت |
شبیه سازی کردن/ شبیه سازی | 1-Simulate/ Simulation |
متقابل، دو جانبه | 2-Mutual |
زمان انجام کار، زمان فرآوری (زمان بین تصمیم گیری به تولید کالای بخصوص و آغاز تولید آن) | 3-Lead time |
متقاعد کردن | 4-Persuade |
تعهد، الزام | 5-Commitment |
متناسب، به نسبت | 6-Proportional |
تهیه، تدارک | 7-Procurement |
شهری/ شهرداری | 8-Municipal/ Municipality |
کارگزار | 9-Broker |
فروشنده، دست فروش | 10-Vendor |
مشورت کردن، همفکری کردن | 11-Consult |
مطابقت کردن، پیروی کردن | 12-Conform |
جایگزین | 13-Alternative |
افت، سقوط | 14-Drop |
شرط لازم، لازمه | 15-prerequisite |
[/su_table]
بخش اول از درس نوزدهم لغات صنعتی و تجاری
1-Computer software can be used to simulate the real conditions.
نرم افزار رایانه ای می تواند برای شبیه سازی شرایط واقعی استفاده شود.
2- Advanced computer modelling techniques have been developed to simulate the processes.
تکنیک های مدل سازی کامپیوتری پیشرفته برای شبیه سازی فرایندها توسعه داده شده است.
3- Training includes realistic simulation of production processes.
آموزش شامل شبیه سازی واقعی فرایندهای تولید است.
4- Mutual respect is necessary for any partnership to work.
احترام متقابل برای هر مشارکتی در کار ضروری است.
5- It will be a mutually beneficial project.
این یک پروژه سودمند برای دو طرف خواهد بود.
6- According to mutual agreement between two companies the joint venture will begin next year.
بر اساس توافقنامه دو جانبه بین دو شرکت سرمایه گذاری مشترک سال آینده آغاز خواهد شد.
7- At the moment there is a long lead time between order and delivery of the product, we have to reduce it.
در حال حاضر یک زمان طولانی بین سفارش و تحویل محصول وجود دارد، (که) ما باید آن را کاهش دهیم.
8- We will need at least six months lead time before launching the production.
ما قبل از راه اندازی خط تولید حداقل شش ماه زمان نیاز خواهیم داشت.
9- We want to decrease the lead time from 4 days to 3 days.
ما می خواهیم زمان آماده سازی (سفارش) را از 4 روز به 3 روز کاهش دهیم.
10- I persuade the manager to reconsider in his decision.
من مدیر را متقاعد می کنم در تصمیم خود تجدیدنظر کند.

بخش دوم از درس نوزدهم لغات صنعتی و تجاری
11- I couldn’t persuade the boss about my plans.
من نتوانستم رئیس را در مورد برنامه هایم متقاعد کنم.
12- They persuaded us that we were wrong.
آنها ما را متقاعد کردند که ما اشتباه می کردیم.
13- The company’s commitment to providing quality at the reasonable price is essential to its success.
تعهد شرکت به ارائه کیفیت با قیمت مناسب برای موفقیت آن ضروری است.
14- He made a commitment to pay rent on time.
او تعهد کرد که اجاره را به موقع پرداخت کند.
15- Achieving success at this level requires a commitment of time and energy.
دستیابی به موفقیت در این سطح نیازمند تعهد به زمان و انرژی است.
16- The output should be proportional to the input.
خروجی باید متناسب با ورودی باشد.
17- The increase of wage is proportional to the rise in prices.
افزایش دستمزد متناسب با افزایش قیمت است.
18- Salary is proportional to years of experience.
حقوق با سال های تجربه متناسب است.
19- She has responsibility for the procurement of equipment in the company.
او مسئولیت تهیه (تدارکات) تجهیزات شرکت را بر عهده دارد.
20- Our company is the largest procurer of building materials in the area.
شرکت ما بزرگترین تامین کننده مصالح ساختمانی در منطقه است.

بخش سوم از درس نوزدهم لغات صنعتی و تجاری
21- The procurement department has purchased the requirement tools.
واحد تدارکات ابزارهای مورد نیاز (لازم) را خریداری کرده است.
22- The municipality provides services such as electricity and water to start the project.
شهرداری خدماتی نظیر برق و آب را برای شروع پروژه فراهم می کند.
23- He is charge of the municipal housing project.
او مسئول پروژه مسکن شهری است.
24- Where is the municipality building?
ساختمان شهرداری کجاست؟
25- I called my broker for advice about investing in the stock market.
من با کارگزار خود برای مشاوره در مورد سرمایه گذاری در بازار سهام تماس گرفتم.
26- Ask advice from an insurance broker.
از یک کارگزار بیمه مشاوره بگیرید.
27- The broker will get 5% if the finds a purchaser.
اگر کارگزار خریداری پیدا کند 5% دریافت خواهد کرد.
28- The vendor sign the contract with the purchaser.
فروشنده قرارداد را با خریدار امضا می کند.
29- Is the vendor always held responsible if the goods are faulty?
آیا فروشنده همیشه مسئولیت دارد (مسئولیت قبول می کند) اگر کالا ها معیوب (خراب) باشند؟
30- The vendor can turn his stock every day.
فروشنده می تواند سهام خود را هر روز تبدیل کند.

بخش چهارم از درس نوزدهم لغات صنعتی و تجاری
31- Our company works in the field of industrial consulting.
شرکت ما در زمینه مشاوره صنعتی کار می کند.
32- I have to consult with the manager about this matter.
من باید با مدیر در مورد این موضوع مشورت کنم.
33- I should consult with my colleagues on the proposals.
من باید با همکارانم در مورد طرح های پیشنهادی مشورت کنم.
34- This mark signifies that the products conform to an approved standard.
این علامت نشان می دهد که محصولات مطابق با یک استاندارد معتبر (تایید شده) است.
35- All companies are required to conform to these rules.
همه شرکت ملزم به انطباق با این قوانین هستند.
36- Employees have to conform to company’s rule.
کارمندان باید هماهنگ (مطابق) با قانون شرکت باشند.
37- We have to select the best alternative plans to choose one of them.
ما باید طرح جایگزین را انتخاب کنیم.
38- We have to provide several alternative plans to choose one of them.
ما باید چند برنامه جایگزین را برای انتخاب یکی از آنها تهیه کنیم.
39- Do you have an alternative solution to solve the problem?
آیا شما یک راه حل جایگزین برای حل مشکل دارید؟
40- The price of shares droped by 14 percent.
قیمت سهام 14 درصد کاهش یافت.
بخش پنجم از درس نوزدهم لغات صنعتی و تجاری
41- The economic recession caused a drop in stock prices.
رکورد (بحران) اقتثادی موجب افت قیمت سهام شد.
42- Most companies have suffered a drop in their profits, even very large companies.
اکثر شرکت ها حتی شرکت های بزرگ سود کمتری را تجربه کرده اند.
43- Previous experience is the prerequisite for employment at this level.
تجربه قبلی پیش نیاز اشتغال در این سطح (شغلی) است.
44- Having good credit is a prerequisite to apply for the loan.
داشتن اعتبار خوب، یک پیش شرط برای درخواست وام است.
45- Having technical skills is an essential prerequisite for employment at this job.
داشتن مهارت های فنی یک شرط ضروری برای استخدام در این شغل است.
[su_box title=”از سری آموزش های لغات صنعتی، تجاری و بازرگانی که نیاز است مطالعه شود :” box_color=”#ff6a26″]
1) درس اول لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
2) درس دوم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
3) درس سوم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
4) درس چهارم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
5) درس پنجم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
6) درس ششم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
7) درس هفتم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
8) درس هشتم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
9) درس نهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
10) درس دهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
11) درس یازدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
12) درس دوازدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
13) درس سیزدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
14) درس چهاردهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
15) درس پانزدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
16) درس شانزدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
17) درس هفدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
18) درس هجدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
19) درس نوزدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
20) درس بیستم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی
[/su_box]