Moosakhani
0

پژوهش ساختار جمله در زبان شناسی

تحقیق ساختار جمله در زبان شناسی

در پژوهش ساختار جمله در آموزش ترجمه زبان انگلیسی زبان شناسی ، نوع چینش واژه ها در زنجیره ی کلام بر معانی جمله ها تاثیر می گذارد. برای مثال به جمله های زیر توجه کنید:

شیر در جنگل به روباه حمله کرد و آن را خورد.

در جنگل شیر به روباه حمله کرد و آن را خورد.

شیرِ در جنگل به روباه حمله کرد و آن را خورد.

توجه به گوناگونی این نوع چینش های ساختاری، نقش آنان را روشن تر می کند.

تحلیل جمله اول

در جمله ی نخست، شیر در نقش کنشگر ظاهر شده و عمل شکار در جنگل روی داده است. روباه نقش کنش پذیر را ایفا می کند.

تحلیل جمله دوم

در جمله ی دوم بر مکان وقوع این اتفاق تاکید شده است.

تحلیل جمله سوم

اگر جمله ی سوم را با افزودن کسره به دنبال واژه ی شیر خوانش کنیم، مفهومی که به ذهن متبادر می شود وقوع عمل را در موارد دیگر منتفی می کند. {برای مثال مورد فردی شکارچی که نام “شیر” بر وی نهاده اند. البته این گونه تعبیرها در افراد مختلف متفاوت است} همه ی گوناگونی های معنایی در روساخت تجلی نمی یابند. پاره ای از جایگزینی ها می توانند در تغییر معنی موثر افتند.

برای مثال در زبان انگلیسی به مثال های زیر اشاره شده است:

The pupils are usually easy to help.

The pupils are usually eager to help.

جایگزینی یک صفت به جای یک صفت دیگر تنها یک جایگزینی ساده ی ساختاری نیست بلکه معنی را به کلی عوض می کند. بدین ترتیب که در جمله ی نخست، مفهوم جمله این است که “کمک کردن به دانش آموزان معمولا کار ساده ای است” درحالی که جمله ی دوم به مفهوم آن است که “دانش آموزان معمولا مایل به دریافت کمک هستند”.

نکته: نحو زبان به مقوله های ابهام نیز توجه دارد

نظریه ی تک معنایی (اشاره به نوع جمله هایی که دارای یک خوانش دستوری هستند اما نحوه ی چینش آنها به نحوی است که خواننده به بیراهه می رود) نیز قابل تامل است. موارد روان شناختی را رد این زمینه ها خواهید یافت.

پژوهش ساختار جمله در زبان شناسی
پژوهش ساختار جمله در زبان شناسی

واژه ها در حالت واگست و در باهم آیی

اگر چنین تصور شود که در مقابل هر مفهومی یک واژه ی مستقل وجود دارد و یا واژه ها به سادگی در کنار یکدیگر قرار می گیرند و همنشینی آنها به راحتی صورت پذیر است به تحقیقی راه خطایی پیموده ایم. واژه ها محدودیت های زنجیری خود را دارند و در شرایط خاصی با هم آیی محقق می شود.

برای مثال، ما در زبان فارسی “آب را می نوشیم و یا می خوریم ” اما “شربت دارویی را می خوریم / * می نوشیم.”، “با آدم های جورواجور سر و کله می زنیم/ * کله و سر می زنیم”، “پیراهنمان را می پوشیم” اما “کراوات خود را می زنیم ولی نمی پوشیم”.

در زبان انگلیسی با هم آیی های زیر را داریم ولی آنهایی را که با ستاره مشخص شده نداریم:

Happy Birthday/ Happy New Year / Happy Christmas / Merry Christmas *Merry New Year/ * Merry Birthday

نمونه های فراوانی از با هم آیی را در زبان انگلیسی می توان در آثار سنکر (۱۹۹۱) و کولینز کوبالد (۱۹۹۱ و ۱۹۹۶) یافت. در موارد تخصصی و فنی میزان محدودیت با هم آیی ها به شدت کاهش می یابد .

اسب Horsesگاو Cattle
مادیان mareماده گاو cow
ماده femaleاسب نر stallion
گاو نر bullنر intact male
اسب اخته شده geldingگاو پرواری steer
اخته castrated maleکره اسب colt/filly
گوساله ماده heiferنابالغ immature
کره اسب foalگوساله calf
نوپا newborn

 

خوک Swineگوسفند Sheep
ماده خوک بالغ sowمیش ewe
گراز / خوک نر barrowقوچ اخته شده wether
خوکچه Shoat/giltبره lamb
خوکچه pigletشیر بره/ بره تو دلی yeanling
ماده femaleنر intact male
اخته Castrated maleنابالغ immature
نوپا newborn

دسته بندی گونه های حیوانات و نبات و جماد تابع بینش های فرهنگی و زبانی است. حتی بین افراد یک فرهنگ و جامعه ی زبانی نیز هماهنگی در این امر مشاهده نمی شود.

نظام ساختواژی

تکواژ کوچکترین واحد معنایی است. پاره ای از تکواژها، تکواژهای آزاد همچون گربه، سگ، سیاه، سفید، مردم و نظایر آن می توانند به صورت مستقل به کار روند. برخی از تکواژها مقید یا وابسته به حساب می آیند چون نمی توانند قائم به خود باشند و باید در جوار و همراه با یک تکواژ آزاد به کار روند. از زمره ی آن ها می توان به پسوند جمع – ها و – ان و یا پیشوند نا- (عنصر منفی ساز) اشاره کرد.

در اغلب زبان های دنیا تکواژهای مقید به صورت پیشوند و یا پسوند از بسامد بالایی برخوردارند. در تعداد قلیلی از زبان ها میانوند، هموند و میانوند گسسته نیز وجود دارند. زبان ها را می توان از این منظر هم مورد بررسی قرار داد. دانش پژوهانی که قصد به انجام دادن پژوهش در این زمینه را داشته باشند می توانند به دیوید کریستال (۲۰۰۳) مراجعه کنند و از رهنمودهای آن بهره گیری کنند.

هرچند روند تکاملی زبان انگلیسی در مقایسه با زبان فارسی متفاوت است، با وجود این زمینه ی انجام دادن پژوهش های مناسب فراهم است. دانش پژوهان می توانند به بررسی نظام ساختواژی (نحوه ی ساخت وازه های زبان در زمان حاضر) و ریشه شناسی زبان فارسی (نحوه ی شکل گیری واژه هایی که در حال حاضر فعال هستند و روند تکاملی آنها در امتداد زمان) بپردازند.

پژوهش ساختار جمله در زبان شناسی
پژوهش ساختار جمله در زبان شناسی

نشانه گذاری

بررسی کهن کتاب های فارسی حکایت از آن دارد که در نوشته های قدیمی زبان فارسی نشانه / نقطه گذاری چندان رواج نداشته و با ورود نوشته ها و کتب به زبان های بیگانه این رسم نوشتاری رفته رفته جای خود را در زبان فارسی باز کرده است هر چند هنوز بر سر نحوه ی به کارگیری آن اتفاق نظری وجود ندارد.

برای مثال در نوشتاری هایی که به زبان انگلیسی نوشته شده است هرگاه نویسنده قصد به تفهیم این مقوله داشته مه مورد مطلبی اطلاع دقیقی ندارد و یا مفهوم یک موضوع با آن نوشته تناسب چندانی ندارد آن مطلب را در “….” قرار می دهد. به کارگیری ویرگول نیز مفهوم کاربردی ویژه ی خود را دارد. بدون به کار گرفتن نشانه های سجاوندی عبارت ها از ابهام برخوردارند و ممکن است در نحوه ی خواندن خواننده متن ایجاد اشکال کند. برای مثال، در زبان فارسی عبارت مشهور : سربازی سر بازی سربازی سربازی را کشت نمونه ی بارز این پدیده است.

 

“دستوری” بودن یک جمله به چه معنایی است؟

برای آنکه به درک درستی از “دستوری بودن” یک جمله نایل گردیم، لازم است که بین قضاوت زبان شناختی و قضاوت اجتماعی تمایز قایل شویم. رویکرد مبتنی بر زبان شناسی توصیفی بسیاری از ویژگی هایی را که به صورت سنتی “نادرست” به حساب می آیند در جایگاه خود مناسب و دستوری اما “نا استانده” می داند. با وجود این، از نقطه نظر فرهنگی و اجتماعیی، یک لهجه و گویش استانده و معیار در هر زبان برتری می یابد و صورت ها و الگوهای آن بهنجار تلقی می شوند.

پژوهش ساختار جمله در زبان شناسی
پژوهش ساختار جمله در زبان شناسی

صورت های زبانی که از این الگوها فاصله داشته باشند به صفت “نا دستوری” متصف می شوند. به اثر فری بورن (۱۹۹۵) مراجعه کنید. وی دلایل و شواهد زیادی برای ارزیابی جمله های دستوری در مقابل جمله های نادستوری ارایه می دهد. فری بورن و دیگران (۱۹۹۳) و کریستال (۲۰۰۳: ۳۶۶-۳۶۷) نیز بحث مستفایی در این زمینه ارایه می دهند. ری (۱۹۹۶) به بحث پیرامون دستور تجویزی در مقابل دستور توصیفی می پردازد و نشان می دهد که تفاوت این دو دیدگاه تا چه حد در تصحیح نوشته های دانشجویان اثرگذار بوده است. کامرون (۱۹۹۵) و میرنبورن (۱۹۹۴) نیز به این مهم می پردازند.

Moosakhani