Moosakhani
0

درس پنجم لغات فوتبال زبان انگلیسی

آموزش لغات انگلیسی

 Gg لغات فوتبال انگلیسی گروه

۱- giant killing

۱-شکست تیم های قوی توسط تیم های ضعیف

Barnsley beat Liverpool and Chelsea in last season’s FA cup: twe great acts of giant killing.

۲- goal

۲- گل

Cristiano Ronaldo scored 43 goals last season- a truly fantastic record.

۳- goalkeeper

۳- دروازه بان

The Brazilian goalkeeper dida was hit by a fan at celtic park last year.

۴- goalless

۴- بدون گل

The 1994 world cup finished goalless be – tween brazil and italy.

۵- go down

۵- سقوط به دسته پایین تر

Stoke and hull are both tipped to go down from the premier league this season.

۶- group stage

۶- مرحله گروهی

Liverpool and arsenal have made it to the champions league group stage in this year’s competition after winning the preliminary round.

H h لغات فوتبال انگلیسی گروه

۱- hack

۱-بازیکنی که خطا زیاد انجام می دهد

۲- handle the ball

۲- با دست جلوی حرکت توپ را گرفتن، خطای هند انجام دادن

۳- The ball was handled by a player

۳- توپ به دست بازیکنی برخورد کردن

۴- handle in the area

۴- در محوطه جریمه خطای هند انجام دادن

۵- hand to Ball

۵- خطای هند

۶- handle (the Ball)

۶- خطای هند انجام دادن

۷- head

۷- ضربه سر، با سر به توپ ضربه زدن

۸- head a cross over the bar

۸- توپ سانتر شده را به بالای تیر دروازه زدن

۹- diving head

۹- ضربه سر با شیرجه

۱۰- slot home/ drive home

۱۰- به گل تبدیل کردن

He planted his header straight into the goal keeper arms.

۱۱- holding

۱۱- گرفتن بازیکن حریف

۱۲- (header) crash off the bar

۱۲- برگشت توپ پس از برخورد به تیر دروازه

۱۳- head

۱۳- ضربه سر زدن

۱۴- head in

۱۴- با ضربه سر وارد دروازه کردن

۱۵- head- to- head record-

۱۵- (در محاسبه امتیازات) نتیجه بازی مستقیم دو تیم

۱۶- header on

۱۶-  در سانترهای روی دروازه یا ضربات کرنر بازیکنی که تیر اول ایستاده با بالای سر توپ را به تیر دوم می فرستد

۱۷- “heels on the Line”

۱۷- (دستور مربی) پخش شدن بازیکنان در زمین

۱۸- hit the deck

۱۸- زمین خوردن

۱۹- half

۱۹- نصف، نیمه

۲۰- half Line

۲۰- خط نیمه زمین

۲۱- half – Time

۲۱- یکی از دو نیمه فوتبال

The half- time team talk is an important part of a manager’s job.

۲۲- half Volley

۲۲- ضربه زدن به توپ زمانی که به زمین برخورد می کند

۲۳- halfback

۲۳- هافبک

۲۴- hat Trick

۲۴- زدن سه گل توسط یک بازیکن در یک مسابقه

Geoff hurst is the only man to have a scored a hat trick in a world cup final, which he did in 1966.

۲۵- “Have it”

۲۵- شوت زدن

درس پنجم لغات فوتبال انگلیسی شوت زدن Have it
شوت زدن Have it

۲۶- A 2-0 home victory

۲۶- پیروزی دو بر صفر در خانه

۲۷- home team (side)

۲۷- تیم میزبان

۲۸- hosting Sepahan

۲۸- تیم میزبان سپاهان

۲۹- home field advantage

۲۹- امتیاز بازی خانگی

۳۰- home defeat

۳۰-  شکست خانگی

۳۱- a 2-0 defeat at home to …

۳۱- شکست دو بر صفر در خانه در برابر تیم …

۳۲- holding –

۳۲- گرفتن بازیکن حریف

۳۳- holding forward –

۳۳- بازیکن مهاجمی که معمولا پشت به دروازه حریف بازی می کند و کارش پاس به عقب دادن برای بازیکن خودی برای شوت زدن به سمت دروازه است

۳۴- home strip

۳۴- پیراهنی که تیم در بازی های خانگی می پوشد

۳۵- home (game)

۳۵- بازی خانگی

۳۶- home Cooking

۳۶- قضاوت داور به سود تیم میزبان

۳۷- home – towned (to be)

۳۷- قضاوت ناعادلانه داور به ضرر یک تیم و به نفع تیم میزبان

۳۸- hook

۳۸- قوس (توپ)، کات

۳۹- hold … to draw

۳۹-  متوقف کردن

Kawasaki holds sepahan to draw in Iran in Asian Champions League quarterfinals.

۴۰- home fans/ supporters

۴۰- تماشاگران تیم میزبان

J j لغات فوتبال انگلیسی گروه

۱- Jailbreak (slang) –

۱- پرتاب بلند توپ توسط دروازه بان

۲- Jersey

۲- پیراهن

۳- Juggling

۳- روپایی زدن

۴- Jump Kick

۴- پریدن به هوا و توپ را در هوا شوت کردن

K k لغات فوتبال انگلیسی گروه

۱- kick

۱-ضربه

۲- Kick taker

۲- زننده ضربه

۳- Take a penalty kick

۳- ضربه پنالتی زدن

۴- Direct free kick

۴- ضربه آزاد مستقیم

۵- Indirect free kick

۵- ضربه آزاد غیر مستقیم

۶- award (a team) a free kick

۶- ضربه آزاد به سود تیمی اعلام کردن

۷- The spot- kick into the roof of

۷- توپ کاشته رو زیر تاق دروازه زدن

۸- One home- and- away knock- out round

۸- مرحله حذفی به صورت رفت و برگشت

۹- Knock- out stage

۹- مرحله حذفی

۱۰- “Keeper”

۱۰- توپ را برای دروازه بان رها کنید

۱۱- Keeper

۱۱- دروازه بان

درس پنجم لغات فوتبال انگلیسی دروازه بان Keeper
دروازه بان Keeper

۱۲- “Keeper’s in Charge”-

۱۲- “توپ را برای دروازه بان رها کنید”

۱۳- Kickball-

۱۳- اصطلاحا به سبک بازی گفته می شود که بازیکنان بدون سیستم بازی خاصی فقط زیر توپ می زنند

۱۴-  Kicking

۱۴- (خطای) لگد زدن

۱۵- Kickoff

۱۵- شروع بازی در ابتدای دو نیمه یا پس از هر گل

۱۶- Kick off the season

۱۶-  فصل را شروع کردن

درس پنجم لغات فوتبال زبان انگلیسی
فصل را شروع کردن Kick off the season

M m لغات فوتبال انگلیسی گروه

۱- Manager

۱-سرمربی

Sir Alex Ferguson has been manager of Manchester united for more then 20 years – longer than any other premier league manager.

۲- match

۲- مسابقه

۳- The two legs of a match

۳- مرحله رفت و برگشت مسابقه

۴- return match

۴- بازی برگشت

۵- scoreless match

۵- بازی بدون گل

۶- the man of the match

۶- بهترین بازیکن مسابقه

۷- Post- match press conference

۷- مصاحبه ی مطبوعاتی پس از مسابقه

۸- match day

۸- روز مسابقه

۹- match officials

۹- داوران مسابقه

۱۰- home matches

۱۰- بازی های خانگی

۱۱- preparation match

۱۱- بازی تدارکاتی

۱۲- friendly match

۱۲- بازی دوستانه

۱۳- miss the next match

۱۳- بازی بعدی را از دست دادن

۱۴- mark

۱۴-  یارگیری کردن

۱۵- Unmarked player

۱۵- بازیکن یارگیری نشده

۱۶- Nine- man team

۱۶- تیم نه نفره

۱۷- “ Man coming”

۱۷- “بازیکن حریف دارد نزدیک می شود”

۱۸- man down

۱۸-  تیم ده نفره – یک بازیکن کمتر

۱۹- man in Black

۱۹- داور

۲۰- man- on- man

۲۰-  یارگیری من تو من

۲۱- man- to- man

۲۱- یارگیری نفر به نفر

۲۲- man up

۲۲- برتری نفری داشتن (به خاطر اخراج بازیکن حریف)

۲۳- mark

۲۳- یارگیری کردن- با بازیکنی حرکت کردن

۲۴- match

۲۴- مسابقه

۲۵- mate

۲۵- هم تیمی

۲۶- lose a match 4-3

۲۶-  بازی را ۴ بر ۳ واگذار کردن

۲۷- manager

۲۷- سر مربی

۲۸- meeting of the minds

۲۸- برخورد سر دو بازیکن با یکدیگر

۲۹- meg

۲۹- لایی، لایی دادن

۳۰- mid-

۳۰- هافبک

۳۱- middle third

۳۱- میانه سوم

۳۲- midfield

۳۲- میانه زمین

۳۳- midfield Anchor-

۳۳- هافبک دفاعی

۳۴- midfield Line-

۳۴- خط هافبک

۳۵- midfielder –

۳۵- بازیکن خط میانی

Liam Brady was the greatest ever Irish midfielder; he could pass, shoot, tackle and was tactically astute.

۳۶- misconduct-

۳۶- خطای دارای کارت

۳۷- mishit

۳۷- ضربه ناقص به توپ زدن

۳۸- mismatch –

۳۸- عدم تناسب بازیکن با بازیکن یارگیر آن

۳۹- missile

۳۹- شوت سرکش و مستقیم که هیچ گونه کات و چرخشی ندارد

۴۰- Mix

۴۰- بازی- مسابقه

۴۱- Mixer – (slang)

۴۱- شلوغی جلوی دروازه

۴۲- Mobility

۴۲- توانایی بازیکنان در حرکات درون زمین به خصوص حرکات بدون توپ

۴۳- unmarked

۴۳- بازیکنی که رهاست و یارگیری نشده است

۴۴- “My Bad”

۴۴- من مقصرم یا اشتباه از من بود

۴۵- Two- legged matches

۴۵- بازی های رفت و برگشتی

۴۶- Man to Man Marking

یارگیری نفر به نفر

Moosakhani