Moosakhani
0

ریشه شناسی | گروه پیشوندها با حرف T و U و V و Z

۱)پیشوند  -Techno:

تعریف (Definition) :

Concerning machines and electronic equipment such as computers

مثال (Example) به همراه معنی :

technophobia = dislike of computers, machines etc : ترس از تکنولوژی

tehcno-literacy = skill in using computers : تبحر در فناوری اطلاعات

توضیحات پیشوند  -Techno:

در این قسمت از  آموزش لغات انگلیسی از پایه همراهتان هستیم با پیشوندها سری T, U  ,V  ,Z

پیشوندیست که مشتق از کلمه یونانی Techne که به معنی هنر ، مهارت می باشد و همچنین به نجهیزات الکترونیکی و ماشین آلات هم مربوط می شود.

 

۲)پیشوند  -Tele:

تعریف (Definition) :

۱٫at or over a long distance

مثال (Example) به همراه معنی :

a telescope = for seeing a long way : دوربین نجومی، تلسکوپ

telecommunications = communicating with people a long way away : ارتباطات از دور، ارتباط تلگرافی

teleshopping = using a computer in your home to order goods : خرید اینترنتی

تعریف (Definition) :

۲٫for television or broadcast on television

مثال (Example) به همراه معنی :

a teleplay = A play written or adapted for television : نمایش تلویزیونی، نمایشنامه مخصوص تلویزیون

تعریف (Definition) :

۳٫Using a telephone

مثال (Example) به همراه معنی لغات انگلیسی: :

telesales = selling products to people by telephone : (کاربرد تلفن در بازاریابی و فروش ) بازاریابی از راه دور، داد و ستد تلفنی

 

توضیحات پیشوند  -Tele:

۱٫پیشوندیست که مشتق از کلمه یونانی Tele که به معنی دور می باشد.

۲٫پیشوندیست که به معنی تلویزیون یا برنامه تلویزیونی می باشد.

۳٫پیشوندیست که به معنی تلفن می باشد.

 

۳)پیشوند  -Tera:

تعریف (Definition) :

A trillion – used with units of measurement

مثال (Example) به همراه معنی :

terabyte = a unit for measuring computer information, equal to 1,024 igiabytes : یک تریلیون بایت، تریلیون بایت

توضیحات پیشوند  -Tera:

پیشوندیست که مشتق از کلمه یونانی Tera که به معنی هیولا یا موجود بزرگ می باشد و همچنین به معنای یک تریلیونیم هم می باشد.

 

۴)پیشوند  -Tetra:

تعریف (Definition) :

Having four of something

مثال (Example) به همراه معنی :

a tetrahedron = A tetrahedron : جسم چهارسطحی، چهارضلعی

توضیحات پیشوند  -Tetra:

پیشوندیست که مشتق از کلمه یونانی Tetra که به معنی چهار و دارای چهار قسمت می باشد.

 

۵)پیشوند  -Theo و -The:

تعریف (Definition) :

Relating to God or gods

مثال (Example) به همراه معنی :

Theology = study of religion : الهیات، خداشناسی

thearchy = The rule or government of God or of god : حکومت خدایان، سلسله مراتب خدایان

توضیحات پیشوند  -Theo و -The:

پیشوندیست که مشتق از کلمه یونانی Theos که به معنی الهه، خدا، ایزد، یزدان می باشد.

 

۶)پیشوند  -Thermo و -Therm:

تعریف (Definition) :

Relating to heat

مثال (Example) به همراه معنی :

a thermostat = for controlling temperature : تنظیم کننده درجه حرارت ناظم گرما، ترموستات

thermostable = not changing when heated : باثبات در اثر حرارت

توضیحات پیشوند  -Thermo و -Therm:

ریشه شناسی انگلیسی
پیشوند -Therm به معنای حرارت و گرما

پیشوندیست که مشتق از کلمه یونانی therme که به معنی حرارت، گرما می باشد.

 

۷)پیشوند  -Trans:

تعریف (Definition) :

۱٫on or to the far side of something SYN across

مثال (Example) به همراه معنی :

transatlantic flights = crossing the Atlantic Ocean : در آن سوی اقیانوس اطلس، فرا اطلس

the trans-Siberian railway = a railway that connects the Russian cities of Moscow and vladivostok, the longest railway line in the world : راه آهن سراسری سیبری

تعریف (Definition) :

۲٫Between two things or groups SYN inter

مثال (Example) به همراه معنی :

Trans-racial fostering = Involving or between two or more races : بزرگ کردن کودک چند نژادی (به ویژه کودک سر راهی)

تعریف (Definition) :

۳٫Shows a change

مثال (Example) به همراه معنی :

He’s been transformed by the experience = to completely change the appearance , form , or character of something or someone : تغییر شکل یافتن، تغییر شکل دادن

توضیحات پیشوند  -Trans:

۱٫پیشوندیست که مشتق از کلمه لاتین Trans که به معنی سرتاسر، از این سو به آن سو می باشد.

۲٫پیشوندیست که به معنی بین دو چیز یا گروه می باشد.

۳٫پیشوندیست که به معنی تغییر می باشد.

 

۸)پیشوند  -Tri:

تعریف (Definition) :

Three

مثال (Example) به همراه معنی :

Trilingual = speaking three languages : سه زبانی، متکلم به سه زبان

Triangle = a shape with three sides : مثلث، سه گوش

در مجموعه لغات انگلیسی توضیح پیشوند  -Tri عبارت است از:

پیشوندیست که مشتق از کلمه لاتین و یونانی Tri که به معنی سه می باشد.

 

۸)پیشوند  -Uber:

تعریف (Definition) :

Better, larger, or grerater SYN super

مثال (Example) به همراه معنی :

uber-cool = I want to do something uber-cool with my webpage : یک کار محشر

توضیحات پیشوند  -Uber:

پیشوندیست که به معنی بهتر، بزرگتر یا عالی تر می باشد.

 

۹)پیشوند  -Ultra:

تعریف (Definition) :

۱٫Extremely

مثال (Example) به همراه معنی :

an ultra-,odern building = Very advanced in ideas, design, or technigues : فرانو، بسیار تازه، خیلی جدید

He remained Ultra-cautious = showing , using, or characterized by caution : فوق العاده محتاط

an ultra-light jacket = Extremely lightweight in comparison with others of its kind : کت خیلی سبک

تعریف (Definition) :

۲٫Technical above and beyond something in a range

مثال (Example) به همراه معنی :

ultrasound = sound that is too high for humans to hear : فراصوت

توضیحات پیشوند  -Ultra:

۱٫پیشوندیست که به معنی بشدت می باشد.

۲٫پیشوندیست که مشتق از کلمه لاتین Ultra که یه معنی ماورا و مافوق و فرا می باشد.

 

۱۰)پیشوند  -Un:

تعریف (Definition) :

۱٫[In adjectives, adverbs, and nouns] Used to show a negative, a lack, or an opposite SYN not

مثال (Example) به همراه معنی :

unfair = not right or fair : غیر منصفانه، نادرست، بی انصاف

unhappy = not happy : ناراحت

unfortunately = used when you are mentioning a fact that you wish was not true : بدبختانه، متاسفانه، با کمال تاسف

uncertainty = a situation which you are not sure about because you do not know what will happen : ابهام، نامعلومی، تردید، شک

تعریف (Definition) :

۲٫[In verb] Used to show an opposite of a particular action

مثال (Example) به همراه معنی :

To undress = to take your clothes off : لباس درآوردن

Have you unpacked yet? = taken your things out of your suitcase : باز کردن (چمدان یا بسته)

I heard Lila unlock the front door = to unfasten the lock on a door , box : باز کردن(قفل)

توضیحات پیشوند  -Un:

۱٫پیشوندیست که معنی کلمه را برعکس یا منفی میکند که نقش قید، اسم و صفت را ایفا می کند.

۲٫پیشوندیست که معنی کلمه را برعکس یا منفی می کند که نقش فعل را ایفا می کند.

 

۱۱)پیشوند  -Under:

تعریف (Definition) :

۱٫Less of a an action or quality than is correct, needed, or desired

مثال (Example) به همراه معنی :

underdevelopment = not having grown or developed as much as is usual or necessary : توسعه نیافتگی، عقب ماندگی

undercooked cabbage = to cook insufficeintly or less than thoroughly : نپخته

تعریف (Definition) :

۲٫Going under something

مثال (Example) به همراه معنی :

an underpass = a road or path that goes under another road : زیر گذر

تعریف (Definition) :

۳٫inside or beneath other things

مثال (Example) به همراه معنی :

undergarments = a piece of underwear : لباس زیر

تعریف (Definition) :

۴٫less important or lower in rank

مثال (Example) به همراه معنی :

A head gardener and three under-gardeners = A junior gardener,often worked at a large house : باغبان و سه باغبان زیر دست

توضیحات پیشوند Under:

۱٫پیشوندیست که به معی کم کاری می باشد.

۲٫پیشوندیست که به معنی زیرگذر می باشد.

۳٫پیشوندیست که به معنی داخل یا زیر چیزهای دیگر می باشد.

۴٫پیشوندیست که به معنی درجه پایین تر می باشد.

 

۱۲)پیشوند  -Uni:

تعریف (Definition) :

One SYN single

مثال (Example)  آموزش لغات انگلیسی به همراه معنی  :

unidirectional = going in only one direction : دارای یک جهت، یک جهتی

توضیحات پیشوند Uni:

پیشوندیست که مشتق از کلمه لاتین Unus که به معنی یک، واحد و تک می باشد.

 

۱۳)پیشوند  -Up:

تعریف (Definition) :

۱٫Making somethings higher

مثال (Example) به همراه معنی :

To upgrade a job = make it higher in importance : پیشرفت دادن، بالا بردن

تعریف (Definition) :

۲٫[Especially in adverbs and adjectives]

at or towards the top or beginning of something

مثال (Example) به همراه معنی :

uphill = towards the top of a hill : سربالایی، جاده سربالا

upriver = to pull a plant and its roots out of the graund : قسمت علیای رودخانه

تعریف (Definition) :

۳٫[Especially in verbs]

taking something from its place or turning it upside down

مثال (Example) به همراه معنی :

an uprooted tree = to pull a plant and its roots out of the ground : از ریشه کنکدن، از بن درآوردن

She upended the buchet = to turn something over so that it is upside down : راست نشاندن، بر روی پایه نشاندن

تعریف (Definition) :

۴٫[Especially in adjectives and adverbs]

at or towards the higher or better part of somethings

مثال (Example) به همراه معنی :

upmarket = attracting richer people : وابسته به طبقات بالای اجتماع، اعیانی

توضیحات پیشوند  Up:

۱٫پیشوندیست که به معنی ارتقا دادن می باشد.

۲٫پیشوندیست که به معنی به سمت بالا یا شروع چیزی می باشد که نقش قید و صفت را ایفا می کند.

۳٫پیشوندیست که به معنی چیزی را از سر جای خود کندن و وارونه کردن می باشد که نقش فعل را ایفا می کند.

۴٫پیشوندیست که به معنی بخش بهتر یا بالاتر می باشد که نقش قید و صفت را ایفا می کند.

 

۱۴)پیشوند  -Vice:

تعریف (Definition) :

the person next in rank below someone in authority, who can represent them or act instead of them

مثال (Example) به همراه معنی :

the vice-captain of the cricker team = a person who deputizes for a captain and serves in his or her place during his or her absence or indisposition : کاپیتان جانشین

Vice-Chairman Derek Edwards = a member of a committee, board, group, etc. Designated as immediately subordinate to a chairman and serving as such in the latter’s absence; a person who acts for and assists a chairman : نائب رئیس

توضیحات پیشوند  Vice:

این پیشوند در ریشه شناسی لغات انگلیسی پیشوندیست که به معنی جانشین کسی ولی با درجه پایین تر می باشد.

 

۱۵)پیشوند  -Yocto:

تعریف (Definition) :

Units of measure equal to one septillionth (10-24)

مثال (Example) به همراه معنی :

yoctosecond = one septillionth of a second : یکتو

توضیحات پیشوند  Yocto:

ریشه لغتی است که مشتق از کلمه یونانی octo که به معنی هشت می باشد.

 

۱۶)پیشوند  -Zepto:

تعریف (Definition) :

One sextillionth (10-21)

مثال (Example) به همراه معنی :

zeptosecond = one sextillionth of a second : زپتو

توضیحات پیشوند Zepto:

ریشه لغتی است که مشتق از کلمه یونانی Hepta که به معنی هفت می باشد.

 

۱۷)پیشوند  -Zoo:

تعریف (Definition) :

Relating to animals

مثال (Example) به همراه معنی :

zoo-keeper = someone who looker after animals in a zoo : نگهبان باغ وحش

zoology = the scientific study of animals and their behaviour : جانورشناسی ، حیوان شناسی

توضیحات پیشوند Zoo:

پیشوندیست که مشتق از کلمه یونانی Zoion که یه معنی حیوان و جانور می باشد.

 

Moosakhani