گروه پسوندها با حرف i بخش سوم
۱)پسوند ism-:
تعریف (Definition) :
۱٫[in nouns]
A political brlief or religion based on a particular principle or the ideas and beliefs of a particular person
مثال (Example) به همراه معنی :
socialism = an economic and political system in which large industries are owned by the government : جامعه داری اقتصاد سوسیالیستی، سوسیالیسم
Buddhism = a religion of east and central Asia, besed on the teaching of Gautama Buddha : مذهب بودا
تعریف (Definition) :
۲٫[in nouns]
The action or process of doing something
مثال (Example) به همراه معنی :
Criticism = remarks that say what you think is bad about someone or something : انتقادی، نقد ادبی، انتقاد
تعریف (Definition) :
۳٫[in nouns]
An action or remark that has a particular quality
مثال (Example) به همراه معنی :
witticism = funny remarks : بذله گویی، لطیفه، شوخی
تعریف (Definition) :
۴٫[in nouns]
The state of being like something or someone, or having a particular quality
مثال (Example) به همراه معنی :
heroism = being a hero; bravery : گردی، قهرمانی، شجاعت
magnetism = being magnetic : علم مغناطیس، مغناطیس شناسی
تعریف (Definition) :
۵٫[in nouns]
Illness caused by too uch of something
مثال (Example) به همراه معنی :
alcoholism = the medical condition of being and alcoholic : میخوارگی، اعتیاد به نوشیدن الکل
تعریف (Definition) :
۶٫[in nouns]
The practice of treating people unfairy because of something
مثال (Example) به همراه معنی :
sexism = making unfair differences between men and women : تبعیض جنسی
racism = unfair treatment of people, or violence against them, because they belong to a different race from your own : راسیسم، نژادپرستی، تبعیض نژادی
توضیحات پسوند ism:
در این قسمت از آموزش لغات انگلیسی همراهتان هستیم با سری پسوندها با حرف I بخش سوم
۱٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی مکتب، گرایی، تمایل به، انگاری می باشد.
۲٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی حالت، بودن می باشد.
۳٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی نمونه ی ، مثالی از می باشد.
۴٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی ویژگی، خاصیت می باشد.
۵٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی نابهنجاری، شدت می باشد.
۶٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی رفتار ناعادلانه می باشد.
۲)پسوند ist-:
تعریف (Definition) :
۱٫[In nouns]
Someone who belives in a particular religion or set of principles or idea
مثال (Example) به همراه معنی :
Buddhist = A person belives in Buddhism : بودائی
atheist = A person does not believe that God exists : منکر خدا، خدانشناس، ملحد
nationalist = someone who believes their country is best : ازادی طلب، ملی گرا، ملت گرای
تعریف (Definition) :
۲٫[In adjectives]
Relating to or showing a particular political or religious belief
مثال (Example) به همراه معنی :
socialist views = based on socialism : جامعه گرای، سوسیالیست
Rightist perties = political parties with right-wing opinions : جناح راستی
تعریف (Definition) :
۳٫[In nouns]
Someone who studies a particular subject plays a particular instrument, or does a particular type of work
مثال (Example) به همراه معنی آموزش لغات انگلیسی از پایه :
linguist = someone who studies or learns languages : زبان شناس، متخصص زبان شناسی
novelist = someone who writes novels : رمان نویس
guitarist = someone who plays the guitar : گیتارزن
machinist = someone who operates a machine : ماشینیست متصدی دستگاه تراش
تعریف (Definition) :
۴٫[In adjectives]
Treating people unfairy because of something
مثال (Example) به همراه معنی :
sexist remark = making unfair differences between men and women : تبعیض جنسی، برترشناسی ژادی
تعریف (Definition) :
۵٫[In nouns]
Someone who treats people unfairy because of something
مثال (Example) به همراه معنی :
racists = someone who believes that people of their own race are better than others, and who treats people from other races unfairly and sometimes violently : نژادپرست
توضیحات پسوند ist:
۱٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی پیرو می باشد.
۲٫پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی پیرو می باشد.
۳٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی خبره در، کار، کارشناس در می باشد.
۴٫پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی رفتار ناعادلانه می باشد.
۵٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی رفتار ناعادلانه می باشد.
۳)پسوند ite-:
تعریف (Definition) :
۱٫[In nouns]
A follower or supporter of a particular idea or person – often used in order to show disapproval
مثال (Example) به همراه معنی :
Trotskyites = followers of Trotsky’s political ideas: لئون تروتسکی (بلشویک روسی)
the Pre-Raphaelites = relating to the members of a group of late 19 th – century English painters and artists : (نقاش انگلیس از ۱۸۴۸) مکتب پیش رافئلی، مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
تعریف (Definition) :
۲٫[In adjectives]
Relating to a particular set of religious or political ideas, or with the ideas of a particular person
مثال (Example) به همراه معنی :
Reaganite opinions = supporter of Ronald Reagan 40 th President of the United States (1981-1989) : رونالد ریگان (چهلمین رییس جمهور آمریکا)
تعریف (Definition) :
۳٫Someone who lives in a particular place or belongs to a particular group
مثال (Example) به همراه معنی :
Brooklynite = someone from Brooklyn : شخصی از محله ی بروکلین (در شهر نیویورک- امریکا)
The Isrealites = in the Bible : یهودی، کلیمی، جهود (به ویژه در مورد سرزمین و مردم اسرائیل باستان به کار می رود)
توضیحات پسوند ite:
۱٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی عضو، پیرو، هوادار می باشد.
۲٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی وابسته به مربوط به یک مجموعه ای از ایده های مذهبی و یا سیاسی، یا با ایده های یک فرد خاص می باشد.
۳٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی از نژاد، از تبار، از نسل، اهل، شهروند، ساکن می باشد.
۴)پسوند itis-:
تعریف (Definition) :
۱٫[in nouns]
An illness or infection that effects a particular part of your body
مثال (Example) به همراه معنی :
tonsillitis = infection of the tonsils : ورم لوزتین، ورم لوزه، زهر باد
تعریف (Definition) :
۲٫[in nouns]
Humorous the condition of having too much of something or liking something too much
مثال (Example) به همراه معنی :
televisionotos = watching too much television : تماشای بیش از حد تلویزیون
توضیحات پسوند itis در در ریشه شناسی استاد انگلیسی:
۱٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی (پزشکی) آماس، بیماری آماس آور می باشد.
۲٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی اعتیاد به، خستگی ناشی از می باشد.
۵)پسوند itude- و tude-:
تعریف (Definition) :
the state of having a quality
مثال (Example) به همراه معنی :
certituse = the state of being or feeling certain about something : اطمینان، یقین، دقت
attitude = the opinions and feelings that you usually have about something, especially when this is shown in your behaviour : (طرز) برخورد
توضیحات پسوند itude و tude:
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی بودن می باشد.
۶)پسوند ity- و ty-:
تعریف (Definition) :
[in nouns]
The state of having a particular quality, or something that has that quallity
مثال (Example) به همراه معنی :
with great regularity = regulary : مرتبا، به طور منظم
such stupidities = stupid avtion or remarks : حماقت، ابلهی، کودنی، کم هوشی
توضیحات پسوند ity و ty:
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی حالت، ویژگی، نمونه، مثال می باشد.
۷)پسوند ive-:
تعریف (Definition) :
[in nouns and adjectives]
Someone oe something that does something or can do something
مثال (Example) لغات انگلیسی به همراه معنی :
an explosive = substance that can explode : قابل احتراق، منفجر شونده
a detective = someone who tries to discover facts about crimes : کاراگاه، کارگاه
the adoptive parents = who adop a child : انتخابی، اقتباسی
توضیحات پسوند ive:
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی وابسته به، متعلق به، دارای خاصیت، متمایل به، گراینده به می باشد.
۸)پسوند ization- و isation-:
تعریف (Definition) :
Makes nouns from verbs ending in-ize
مثال (Example) به همراه معنی :
civilization = a society that is well organized and developed : تمدن، مدنیت، انسانیت
crystallization = The act or process of crystallizing : تبلور، بلورسازی
توضیحات ization و isation:
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی عمل، انجام، روند، فرآیند، کردن می باشد.
۹)پسوند ize- و ise-:
تعریف (Definition) :
۱٫[in verbs]
To make something have more of a particular quality
مثال (Example) به همراه معنی :
modernize = make something more modern : نوین کردن، بطرز نوینی درآوردن
Americanized spelling = spelling made more American : بصورت آمریکایی درآوردن
Privatized transport = bus or train services that are owned and operated by private companies : خصوصی سازی
تعریف (Definition) :
۲٫[in verbs]
To change something to something else, or be changed to something else
مثال (Example) به همراه معنی :
The liquid crystallized = turned into crystals : بلورین کردن یا شدن
تعریف (Definition) :
۳٫[in verbs]
To speak or think in the way mentioned
مثال (Example) به همراه معنی :
To soliloquize = speak a soliloquy, to yourself : با خود گفتگو کردن، با خود گفتن
sermonizing =speaking solemnly, as if in a sermon : موعظه کردن، وعظ کردن
تعریف (Definition) :
۴٫[in verbs]
To put into a particular place
مثال (Example) به همراه معنی :
hospitalize = if someone is hospitalized, they are taken into a hospital for treatment : بستری کردن در بیمارستان
توضیحات پسوند ize و ise:
۱٫پسوندیست که تولید فعل می کند و به معنی موجب شدن، کردن، ساختن، همانند کردن است.
۲٫پسوندیست که تولید فعل می کند و به معنی شدن، همانند شدن، تبدیل شدن به می باشد.
۳٫پسوندیست که تولید فعل می کند و به معنی دست به کار شدن، (به روش ویژه ای) عمل کردن می باشد.
۴٫پسوندیست که تولید فعل می کند و به معنی در یک مکان خاص قرار دادن می باشد.
۱۰)پسوند ium-:
تعریف (Definition) :
۱٫place
مثال (Example) به همراه معنی :
stadium = a building for public events: ورزشگاه، میدان ورزش
تعریف (Definition) :
۲٫Year
مثال (Example) به همراه معنی :
millennium = a period of 1,000 years : هزارسال، هزارمین سال، هزاره
تعریف (Definition) :
۳٫Feeling
مثال (Example) به همراه معنی :
equilibrium = a state in which you are calm and not angry : پایدار، تعادل
تعریف (Definition) :
۴٫Office
مثال (Example) به همراه معنی :
consortium = a group of companies or organizations who are working together : ائتلاف چند شرکت با هم برای انجام امور انتفاعی، کنسرسیوم
تعریف (Definition) :
۵٫Matellic elements
مثال (Example) به همراه معنی :
titanium = a strong light silver-white metal : تیتانیوم
توضیحات پسوند ium:
۱٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی جا و مکان می باشد.
۲٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی سال می باشد.
۳٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی احساس می باشد.
۴٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی دفتر یا اداره می باشد.
۵٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی عناصر فلزی می باشد.