Moosakhani
0

ریشه شناسی | گروه پسوندها با حرف f

۱)پسوند  fashion-:

تعریف (Definition) :

[in adverbs]

Like something , or in the way that a particular group of people does something

مثال (Example) به همراه معنی :

French-fashion : مدهای فرانسوی

توضیحات پسوند  fashion:

پسوندیست که تولید قید می کند و به معنی مد، رسم، چیز مرسوم (یا رایج)، باب روز می باشد.

 

۲)پسوند  fest-:

تعریف (Definition) :

[in nouns]

Used to form nouns referring to events that have a lot of a particular thing or have a very great effect of a particular kind

مثال (Example) آموزش زبان انگلیسی به همراه معنی :

a talkfest = an occasion when people have long conversations or discussions : بحث و گفتگو طولانی و لذت بخش

a snoozefest = a very boring event : یک رویداد بسیار خسته کننده

توضیحات پسوند  fest:

ریشه شناسی زبان انگلبیسی
پسوند  fest به معنای جشن، عید

پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی جشن، عید (بیشتر در ترکیب بکار می رود: جشن آواز_(songfest) می باشد.)

 

۳)پسوند  fold-:

تعریف (Definition) :

۱٫[In adjectives]

Of a particular number of kinds

مثال (Example) به همراه معنی :

twofold = two time as much or as many of something : دو برابر

تعریف (Definition) :

۲٫[In adverbs]

A particular number of times

مثال (Example) به همراه معنی :

fourfold = it is now worth four times as much as before : چهار برابر

توضیحات پسوند  fold:

۱٫پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی گانه، جاذبه می باشد.

۲٫پسوندیست که تولید قید می کند و به معنی برابر، چندان، بار، لا می باشد.

 

۴)پسوند free-:

تعریف (Definition) :

[in adjective and adverbs]

Without something that you do not want

مثال (Example) به همراه معنی :

a trouble-free journey = without any problems : بی دردسر

duty-free cigarettes = without paying tax : معاف از عوارض گمرکی

a salt- free diet = without salt : بدون نمک

rent-free = without payment of rent : بی اجازه

توضیحات پسوند free:

پسوندیست که تولید صفت و قید می کند و به معنی آزاد از ، بدون، معاف، بی می باشد.

 

۵)پسوند Fugal-:

تعریف (Definition) :

driving or travelling away from, expelling

مثال (Example) به همراه معنی :

centrifugal = a force which makes things move away from the centre of something when they are moving around it : گریز از مرکزی، فرار از مرکز

توضیحات پسوند Fugal در ریشه شناسی زبان انگلیسی:

پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی گریز می باشد .

 

۶)پسوند ful 1-:

تعریف (Definition) :

۱٫[in adjectives]

Full of something

مثال (Example) به همراه معنی :

an eventfull day = full of interesting or important events : پرحادثه، کذایی

restful colours = peaceful and quiet : پر آسایش

Is it painful? = making you feel very upset : دردناک

توضیحات پسوند ful 1:

۱٫پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی پر می باشد.

۲٫پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی ویژگی خاص می باشد.

 

۷)پسوند fully-:

تعریف (Definition) :

[in adverbs]

مثال (Example) به همراه معنی :

shouting cheerfully = happily : بخوشی، با بشاشت

توضیحات پسوند fully:

پسوندیست که تولید قید می کند.

 

۸)پسوند ful 2-:

تعریف (Definition) :

۱٫[in nouns]

The amount of a subatance needed to fill a particular container

مثال (Example) به همراه معنی :

two cupfuls of milk = the amount that a cup can hold : (مظروف یک) فنجان

تعریف (Definition) :

۲٫[in nouns]

As much as can be carried by or contained in a particular part of the body

مثال (Example) به همراه معنی :

an armful of flowers = the amount of something that you can hold in one or both arms : (با) دست های پر از گل

توضیحات پسوند ful 2:

۱٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی پر، یک، پر می باشد.

۲٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی پر، یک ، پر می باشد.

 

۹)پسوند fy-:

تعریف (Definition) :

[in verbs]

Another form of the suffix-ify

مثال (Example) به همراه معنی :

liquefy = to become liquid : گداختن، تبدیل به مایع کردن

توضیحات پسوند fy:

پسوندیست که تولید فعل می کند و به معنی کردن، شدن می باشد.

Moosakhani