۱)پسوند fashion-:
تعریف (Definition) :
[in adverbs]
Like something , or in the way that a particular group of people does something
مثال (Example) به همراه معنی :
French-fashion : مدهای فرانسوی
توضیحات پسوند fashion:
پسوندیست که تولید قید می کند و به معنی مد، رسم، چیز مرسوم (یا رایج)، باب روز می باشد.
۲)پسوند fest-:
تعریف (Definition) :
[in nouns]
Used to form nouns referring to events that have a lot of a particular thing or have a very great effect of a particular kind
مثال (Example) آموزش زبان انگلیسی به همراه معنی :
a talkfest = an occasion when people have long conversations or discussions : بحث و گفتگو طولانی و لذت بخش
a snoozefest = a very boring event : یک رویداد بسیار خسته کننده
توضیحات پسوند fest:
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی جشن، عید (بیشتر در ترکیب بکار می رود: جشن آواز_(songfest) می باشد.)
۳)پسوند fold-:
تعریف (Definition) :
۱٫[In adjectives]
Of a particular number of kinds
مثال (Example) به همراه معنی :
twofold = two time as much or as many of something : دو برابر
تعریف (Definition) :
۲٫[In adverbs]
A particular number of times
مثال (Example) به همراه معنی :
fourfold = it is now worth four times as much as before : چهار برابر
توضیحات پسوند fold:
۱٫پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی گانه، جاذبه می باشد.
۲٫پسوندیست که تولید قید می کند و به معنی برابر، چندان، بار، لا می باشد.
۴)پسوند free-:
تعریف (Definition) :
[in adjective and adverbs]
Without something that you do not want
مثال (Example) به همراه معنی :
a trouble-free journey = without any problems : بی دردسر
duty-free cigarettes = without paying tax : معاف از عوارض گمرکی
a salt- free diet = without salt : بدون نمک
rent-free = without payment of rent : بی اجازه
توضیحات پسوند free:
پسوندیست که تولید صفت و قید می کند و به معنی آزاد از ، بدون، معاف، بی می باشد.
۵)پسوند Fugal-:
تعریف (Definition) :
driving or travelling away from, expelling
مثال (Example) به همراه معنی :
centrifugal = a force which makes things move away from the centre of something when they are moving around it : گریز از مرکزی، فرار از مرکز
توضیحات پسوند Fugal در ریشه شناسی زبان انگلیسی:
پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی گریز می باشد .
۶)پسوند ful 1-:
تعریف (Definition) :
۱٫[in adjectives]
Full of something
مثال (Example) به همراه معنی :
an eventfull day = full of interesting or important events : پرحادثه، کذایی
restful colours = peaceful and quiet : پر آسایش
Is it painful? = making you feel very upset : دردناک
توضیحات پسوند ful 1:
۱٫پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی پر می باشد.
۲٫پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی ویژگی خاص می باشد.
۷)پسوند fully-:
تعریف (Definition) :
[in adverbs]
مثال (Example) به همراه معنی :
shouting cheerfully = happily : بخوشی، با بشاشت
توضیحات پسوند fully:
پسوندیست که تولید قید می کند.
۸)پسوند ful 2-:
تعریف (Definition) :
۱٫[in nouns]
The amount of a subatance needed to fill a particular container
مثال (Example) به همراه معنی :
two cupfuls of milk = the amount that a cup can hold : (مظروف یک) فنجان
تعریف (Definition) :
۲٫[in nouns]
As much as can be carried by or contained in a particular part of the body
مثال (Example) به همراه معنی :
an armful of flowers = the amount of something that you can hold in one or both arms : (با) دست های پر از گل
توضیحات پسوند ful 2:
۱٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی پر، یک، پر می باشد.
۲٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی پر، یک ، پر می باشد.
۹)پسوند fy-:
تعریف (Definition) :
[in verbs]
Another form of the suffix-ify
مثال (Example) به همراه معنی :
liquefy = to become liquid : گداختن، تبدیل به مایع کردن
توضیحات پسوند fy:
پسوندیست که تولید فعل می کند و به معنی کردن، شدن می باشد.