۱)پسوند ar-:
تعریف (Definition) :
۱٫[In adjectives]
Relating to something
مثال (Example) به همراه معنی :
stellar = relating to stars : اختری، ستارخ وار، شبیه ستاره
polar = relating to the North or South Pole : وابسته به قطب شمال و جنوب
تعریف (Definition) :
۲٫[In nouns]
Someone who does something
مثال (Example) به همراه معنی :
liar = someone who lies : دروغگو، کاذب، کذاب
توضیحات پسوند ar-:
در این قسمت از آموزش لغات انگلیسی همراهتان هستیم با سری پسوندها با حرف A بخش دوم
۱٫پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی وابسته به، مانند، از نوع می باشد.
۲٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی کننده انجام عمل می باشد.
۲)پسوند archy-:
تعریف (Definition) :
[in nouns]
Used to talk about a particular type of government
مثال (Example) به همراه معنی :
anarchy = no government : بی حکومتی، بی قانونی
monarchy = having a king or queen : سلطنت مطلقه، رژیم سلطنتی
توضیحات پسوند archy-:
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی حکومت، سالاری می باشد.
۳)پسوند ard-:
تعریف (Definition) :
[in nouns]
Someone who is usually or always in a particular state
مثال (Example) به همراه معنی :
drunkard = someone who is drunk or often gets drunk : آدم مست، میخواره، خمار
wizard = a man is supposed to have magic powers : جادوگر، جادو، طلسم گر
توضیحات پسوند ard-:
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی دارای ویژگی می باشد.
۴)پسوند arian-:
تعریف (Definition) :
۱٫[in nouns]
Someone who believes in or does a particular thing
مثال (Example) به همراه معنی :
vegetarian = someone who does not eat meat : گیاه خوار، گیاهخواری
librarian = someone who works in a livrary : بایگان، کتابدار
تعریف (Definition) :
۲٫[in adjectives]
For people of this type, or relating to them
مثال (Example) به همراه معنی :
A vegetarian restaurant = Of or relating to vegetarianism or vegetarians : گیاهخوار، وابسته به گیاهخواری
پسوند arian- در ریشه شناسی استاد انگلیسی پسوندیست که :
۱٫ تولید اسم می کند و به معنی معتقد به، پیرو، هوادار می باشد.
۲٫ تولید صفت می کند و به معنی یک نوع خاص از مردم می باشد.
۵)پسوند ary-:
تعریف (Definition) :
۱٫Connected sth
مثال (Example) به همراه معنی :
Customary = something that is customary is normal because it is the way something is usually done : عادی، مرسوم
تعریف (Definition) :
۲٫S.o. connected with sth
مثال (Example) به همراه معنی :
Functionary = someone who has a job doing unimportant or boring official duties : مامور، کارگذار
تعریف (Definition) :
۳٫A thing or place connected with sth
مثال (Example) به همراه معنی :
Library = a room or building containing books that can be looked at or borrowed : کتابخانه
توضیحات پسوند ary-:
۱٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی مربوط به چیز خاصی می باشد.
۲٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی شخص انجام دهنده عمل می باشد.
۳٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی چیز یا مکان خاصی می باشد.
۶)پسوند ate-:
تعریف (Definition) :
۱٫[In adjectives]
Full of or showing a particular quality
مثال (Example) به همراه معنی :
Affectionate = showing love : مهربان، خونگرم
تعریف (Definition) :
۲٫[In verbs]
To make something have a particular quality
مثال (Example) به همراه معنی :
acrivate = make something start working : فعال کردن، تخلیص کردن
regulate = control something or make it regular : تعدیل کردن، تنظیم کردن
تعریف (Definition) :
۳٫[In nouns]
A group of people with particular duties
مثال (Example) به همراه معنی :
the electrorate = voters : هیئت انتخاب کنندگان، حوزه انتخابیه
تعریف (Definition) :
۴٫[In nouns]
The job, rank, or degree of a particular type of person
مثال (Example) به همراه معنی :
Doctorate = phD : درجه دکتری، عنوان دکتری
تعریف (Definition) :
۵٫[In nouns]
A chemical salt formed from a particular acid
مثال (Example) به همراه معنی :
Phosphate = one of the various form of a salt of phoshorus : فسفات، نمک اسید فسفریک
در آموزش واژگان انگلیسی توضیحات پسوند ate عبارت است از:
۱٫پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی کیفیت خاص می باشد.
۲٫پسوندیست که تولید فعل می کند و به معنی چیزی را با کیفیت خاص ساختن می باشد.
۳٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی یک گروه از مردم با وظایف خاص می باشد.
۴٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی شغل، مقام و یا درجه ای از یک فرد خاص می باشد.
۵٫پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی نمک حاصله از اسیدهایی که نام آنها به ic ختم می شود می باشد.
۷)پسوند ately-:
تعریف (Definition) :
[in adverbs]
مثال (Example) به همراه معنی :
fortunately = happening bacause of good luck : خوشبختانه
توضیحات پسوند ately:
پسوندیست که تولید قید می کند.
۸)پسوند athlon-:
تعریف (Definition) :
Sporting event
مثال (Example) به همراه معنی :
pentathlon = a sports event involving five different sports : ورزشهای پنجگانه
decathlon = a sports competition with 10 different events : ورزشهای ده گانه دوومیدانی
triathlon = a sports competition in which competitors run, swim , and cycle long distances : مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو ۱۰۰ متر
توضیحات پسوند athlon:
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی رویداد ورزشی می باشد.
۹)پسوند athon-:
تعریف (Definition) :
[in nouns]
An event in which a particular thing is done for a very long time, especially to collect money
مثال (Example) به همراه معنی :
Marathon = A foot race over a course measuring 26mi.385 yard (42 km 195 meters) : مسابقه دو ماراتون، مسابقه دو صحرایی
توضیحات پسوند athon:
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی طاقت فرسا (از نظر فاصله یا شدت) می باشد.
۱۰)پسوند ation-:
تعریف (Definition) :
[in nouns]
The act, state, or result of doing something
مثال (Example) به همراه معنی لغات انگلیسی:
Examination = examining : بازپرسی، معاینه کردن
Combination = two or mor different things that exist together : ترکیب، آمیزش
توضیحات پسوند ation:
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی انجام، عمل بودن، چگونگی بودن، نتیجه عمل می باشد.
۱۱)پسوند active-:
تعریف (Definition) :
[in adjectives]
Liking something or tending to do something or show a particular quality
مثال (Example) به همراه معنی :
talkative = liking to talk a lot : پرگو، پرحرف، وراج، پرچانه
argumentative = enjoying arguments : استدلالی، منطقی، جدلی
توضیحات پسوند active:
پسوندیست که تولید صفت می کند و به معنی وابسته به، از می باشد.
۱۲)پسوند ator-:
تعریف (Definition) :
[in nouns]
Someone or something that does something
مثال (Example) به همراه معنی :
narrator = someone who tells a story : راوی، گوینده داستان
generator = a machine that produces electricity : دینام اتومبیل، ژنراتور ، مولد برق
توضیحات پسوند ator:
پسوندیست که تولید اسم می کند و به معنی کننده انجام عمل می باشد.