Moosakhani
0

درس دوازدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

آموزش لغات انگلیسی در زمینه ی صنعت و تجارت

درس دوازدهم لغات صنعتی و تجاری انگلیسی

معنیلغت
ورشکسته /  ورشکستگی۱-Bankrupt\ Bankruptcy
دارایی، چیز باارزش و مفید۲-Asset
تصویب کردن، موافقت کردن/ تصویب، موافقت۳-Approve\ Approval
بحث کردن/ بحث، گفتگو۴-Discuss\ Discussion
بازخورد۵-Feedback
موضوع، مطلب، قضیه۶-Issue
محل، مکان۷-Location
پیش نویس، چرک نویس، حواله۸-Draft
تفویض کردن، سپردن، محول کردن، نماینده۹-Delegate
آگهی دادن، اعلان کردن، انتشار دادن/ تبلیغات، اعلان، آگهی۱۰-Advertise \ Advertising
قدرت، حق، اجازه، اختیار/ مجاز۱۱-Authority \ Authorized
امضاء/ علامت، نشان، امضاء کردن۱۲-Signature \ Sign
اجازه دادن، تصویب کردن، پذیرفتن۱۳- Allow
اصلاح کردن/ اصلاح۱۴-Modify \ Modification
نوبت کار، تغییر مکان۱۵-Shift

بخش اول از درس دوازدهم لغات صنعتی و تجاری

۱-Hundreds of firms went bankrupt during the recession.

صدها شرکت در دوره رکورد ورشکست شدند.

۲- The company went bankrupt because of its poor management.

شرکت به علت مدیریت ضعیفش ورشکسته شد.

۳- Bankruptcy is a real possibility if sales don’t improve.

ورشکستگی یک امکان (احتمال) واقعی است اگر فروش بهبود نیابد.

۴- The company had to sell some of its assets to avoid bankruptcy.

شرکت مجبور بود برخی از دارایی های خود را برای جلوگیری از ورشکستگی بفروشد.

۵- The net asset value of the company is one billion dollar.

ارزش خالص دارایی شرکت یک میلیارد دلار است.

۶- The CEO could be considered the keeper of the company’s assets.

مدیرعامل می تواند به عنوان حافظ (نگهدارنده) دارایی های شرکت در نظر گرفته شود.

۷- We have to get approvals at each stage of the project.

ما باید در هر مرحله از پروژه مصوبه ها (تصویب مدیریتی) را اخذ کنیم.

۸- My manager must approve the plan, before it can be started.

مدیر من باید طرح را قبل از اینکه شروع شود تصویب کند.

۹- The boss wouldn’t approve of the plan.

رئیس طرح را تصویب (تایید) نمی کند.

۱۰- Please follow up on the topics discussed at the meeting.

لطفا در خصوص موضوعات مطرح شده در جلسه پیگیری کنید.

درس یازدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی جلسه meeting
جلسه meeting

بخش دوم از درس دوازدهم لغات صنعتی و تجاری

۱۱- There is a dimension to the problem that we have not discussed.

بعد (وجه) دیگری برای این مشکل وجود دارد که ما بحث نکرده ایم.

۱۲- He acted as a middleman in discussions between the two companies.

او به عنوان واسطه در بحث بین دو شرکت عمل کرد.

۱۳- We need more feedback from the consumers in order to improve our goods.

ما به بازخورد بیشتر از مصرف کنندگان به منظور بهبود محصولاتمان نیاز داریم.

۱۴- Have you had any feedback from customers about the new car?

آیا بازخوردهایی از مشتریان در مورد ماشین جدید داشته اید؟

۱۵- We got a lot of positive feedback about the new product.

ما بازخورد مثبت زیادی در مورد محصول جدید دریافت کردیم.

۱۶- Attention to ergonomic issues in designing a workstation reduces the fatigue of the worker.

توجه به مسائل ارگونومی در طراحی یک ایستگاه کاری باعث کاهش خستگی کارگر می شود.

۱۷- The issue is still under negotiation.

این موضوع هنوز در حال مذاکره است.

۱۸- Because of environmental issues the factory will be moved to the new location.

به دلیل مسائل زیست محیطی کارخانه به محل جدید منتقل خواهد شد.

۱۹- The company has transferred to an eastern location.

شرکت به یک محل شرقی منتقل شده است.

۲۰- Have you decided on the location of new Construction project?

آیا شما در خصوص محل ساختمان جدید تصمیم گرفتید؟

درس دوازدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی ساخت و ساز Construction
ساخت و ساز Construction

بخش سوم از درس دوازدهم لغات صنعتی و تجاری

۲۱- It is a suitable location for a new Industrial complex.

این محل برای یک مجتمع صنعتی جدید مناسب است.

۲۲- This is only the draft of the minutes, but what do you think of it?

این فقط یک پیش نویس از صورت جلسه است، شما درباره اش چه فکر می کنید؟

۲۳- I read the initial draft and thought it was very good.

پیش نویس اولیه را مطالعه کردم و فکر کردم بسیار خوب بود.

۲۴- We edited some unnecessary words or sentences from the draft.

ما بخی از کلمات یا جملات غیر ضروری پیش نویس را ویرایش کردیم.

۲۵- I delegated my responsibilities to my deputy.

من مسئولیت هایم را به معاونم (قائم مقام) سپردم (تفویض کردم).

۲۶- they decided not to send a delegate to the conference.

آنها تصمیم گرفتند نماینده ای را به کنفرانس نفرستند.

۲۷- A good leader is one who can delegate.

یک رهبر خوب کسی است که می تواند تفویض (تفویض وظایف) کند.

۲۸- We find advertising on the radio very effective.

ما متوجه شدیم که تبلیغات رادیویی بسیار موثر است.

۲۹- We must reduce our advertising costs.

ما باید هزینه های تبلیغاتی مان را کاهش دهیم.

۳۰- If you want to attract more customers, try advertising on TV.

اگر می خواهید مشتریان بیشتری را جذب کنید، سعی کنید تبلیغات تلویزیونی انجام دهید.

درس دوازدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی تبلیغات تلویزیونی advertising on TV
تبلیغات تلویزیونی advertising on TV

بخش چهارم از درس دوازدهم لغات صنعتی و تجاری

۳۱- Our company opened its first authorized dealership Saturday in china.

شرکت ما اولین نمایندگی مجاز خود را در روز شنبه در چین افتتاح کرد.

۳۲- The document must be signed by an authorized signatory of the company.

مدارک باید توسط یک امضاء کننده مجاز (شخص صاحب منصب) شرکت امضا شود.

۳۳- He wants to delegate more authority to his deputies.

او می خواهد اختیارات بیشتری به معاونانش بدهد.

۳۴- I want to change the schedule but my boss won’t allow it.

من می خواهم برنامه زمان بندی را تغییر دهم، اما رئیس من آن را نخواهد پذیرفت.

۳۵- The new design of this product allows for easy use.

طراحی جدید این محصول اجازه (امکان) استفاده آسان را می دهد.

۳۶- Two copies of the contract will be sent to you for signature.

دو کپی از قرارداد برای امضاء برای شما فرستاده خواهد شد.

۳۷- Here is a place for your signature at the bottom of the form.

در پایین فرم جایی برای امضای شما وجود دارد.

۳۸- you need a signature to validate the order.

برای تایید سفارش، به یک امضاء نیاز دارید.

۳۹- Modification of the system is essential.

اصلاح سیستم ضروری است.

۴۰- It might be necessary to make a few modifications to the design.

ممکن است لازم باشد چند اصلاح در طراحی انجام دهید.

بخش پنجم از درس دوازدهم لغات صنعتی و تجاری

۴۱- We made some modifications in the original plan.

ما برخی از اصلاحات (تغییرات) را در برنامه اصلی انجام دادیم.

۴۲- The design was modified to add another window.

طرح برای اضافه کردن یک پنجره دیگر اصلاح شد.

۴۳- He’s on the night shift this week.

او این هفته شیفت شب است.

۴۴- She was asked to work the weekend shift.

از او خواسته شد که شیفت آخر هفته کار کند.

۴۵- Don’t try to shift the responsibility onto others: you must do the job yourself.

سعی نکنید مسئولیت را بر دیگران بسپارید (به دیگران محول کنید)، خودتان باید این کار را انجام دهید.

از سری آموزش های لغات صنعتی، تجاری و بازرگانی که نیاز است مطالعه شود :

۱) درس اول لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۲) درس دوم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۳) درس سوم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۴) درس چهارم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۵) درس پنجم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۶) درس ششم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۷) درس هفتم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۸) درس هشتم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۹) درس نهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۱۰) درس دهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۱۱) درس یازدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۱۲) درس دوازدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۱۳) درس سیزدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۱۴) درس چهاردهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۱۵) درس پانزدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۱۶) درس شانزدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۱۷) درس هفدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۱۸) درس هجدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۱۹) درس نوزدهم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

۲۰) درس بیستم لغات صنعت و تجارت زبان انگلیسی

Moosakhani