
روش مشاهده و پژوهش های موردی زبان شناسی
253 بازدید بازدید
پژوهشگران زبان شناس در اغلب موارد ناچار می شوند به واج نویسی و آوا نویسی بپردازند تا داده ها را برای تجزیه و تحلیل بیشتر آماده سازند، به ویژه در مواردی که تفاوت های زبانی و گویشی مطرح هستند، ظرافت ها از اهمیت بیشتری برخوردار می شوند. نوع پژوهش هایی که لازمه ی انجام دادن آنها استفاده از شیوه های آوا نویسی و واج نویسی در آموزش ترجمه زبان انگلیسی است عبارتند از:
واج نویسی و آوا نویسی در پژوهش زبان شناسی
گاه پژوهشگر برای انجام دادن پژوهش خود نیازمند ظرافت های بیشتری است و لازم است که آوا نویسی را با دقت بیشتری انجام دهند تا به نتایج مطلوب تری برسد. برای مثال، در زبان فارسی واج /k/ در واژه های زیر به دو گونه تلفظ می شوند هر چند تفاوت معنی ایجاد نمی شود. در اینگونه موارد تلفظ دقیق را به صورت آوانگاری و در بین [] قرار می دهند:
کیف [cif] | کور [kur] |
کتف [cetf] | کر [kor] |
کف [caf] | کار [ka:r] |
خاک [xa:c] |
جابجایی صدا به تغییر معنی نمی انجامد اما از دید گویشوران زبان غریب به نظر می آید. این تفاوت ها در تجزیه و تحلیل های غیر زبان شناختی چندان اهمیت نمی یابند، همین واژه ها را می توان به صورت زیر واج نگاری کرد و به جای علامت [] از علامت // استفاده کرد.
کیف /kif/ | کور /kur/ |
کتف /ketf/ | کر /kor/ |
کف /kaf/ | کار /ka:r/ |
خاک/xa:k/ |
گونه ی نخست را آوانگاری و گونه ی دیگر را واج نگاری می خوانند، در آوانگاری می توان از نشانه های زیر و زبری نیز استفاده کرد، بریا مثال از علامت + که در زیر صدا ثبت می شود می توان فهمید که زبان در ادای صدای مورد نظر کمی به طرف جلوی دهان پیشروی می کند و یا برای نشان دادن دیرش یک واکه می توان علامت: را رد جلوی واکه قرار داد.
به اختصار می توان گفت که آوانگاری مبین آن چیزی است که فرد می شنود درحالی که واج نگاری تفسیری است که بر آنچه شنیده شده گذاشته می شود. (به جدول آواها مراجعه کنید.)
واج ها گونه ای طبقه بندی اصوات هستند، واج را نمی توان شنید. آنچه ما می شنوسم تجلی یک واج است که به صورت آوا به گوش ما می رسد. همانند “رنگ ها”. برای مثال رنگ “سبز” تصوری است که ما از یک رنگ خاص داریم که شناسه ی خاصی ندارد اما آنچه ما در طبیعت به عنوان رنگ سبز می بینیم نوعی تجلی آن رنگ است که به صورت انتزاعی در ذهن ما وجود داد اما شکل و هیبت خاصی را نمی توان بر آن متصور بود، واج نیز این گونه است.
برای مثال واج /پ/ در زبان فارسی تجلی ذهنی است که ما داریم. اما همین واج زمانی که در جایگاه های گوناگون (ابتدا، میانه، آخر واژه) قرار می گیرد از قوت و ضعف بیشتری برخوردار است. به نحوی که /پ/ در ابتدای واژه با دمش بیشتری ادا می شود، برای شناخت واج های یک زبان از مجموعه واژه ها که آن ها را جفت های کمینه می نامند استفاده می شود.
برای مثال، در زبان فارسی وجود واج های متفاوت واژه های گوناگونی را با معانی متفاوت به دست می دهند:
یکسان بودن دو واکه و همخوان آخر و تفاوت همخوان های اول هر واژه ایجاد تفاوت در معنی می کند. پژوهشگرانی که علاقمند به پژوهش در ارتباط با زبان انگلیسی هستند می توانند اطلاعات بیشتر را از آثار روچ (۲۰۰۲، فصل ۵ و ۱۳)، کالین و میس (۲۰۰۳)، داونپورت و هنا (۲۰۰۵ريال فصل ۷) و کنورثی (۲۰۰۰) را به دست آورند.
واج نویسی و آوا نویسی در پژوهش زبان شناسی
/p/ | پیر، پارسی، پیرایه، پارچه، پوست، پاره، پشم، اروپا |
/b/ | بار، بیشه، برده، بیرون، ابر، رب، رب، چرب، حرب |
/t/ | تار، تیره، تاریک، تبر، تازیانه، توانا، تاب، تیر، ترکه |
/d/ | دار، داور، دیدار،آرد، مرد، سرد، مدرک، ارده، نرده |
/k/ | کار، کور، کیف، کوزه، کلان، کارنامه، اکبر |
/g/ | گاری، اگر، مگر، برگ، جرگه، مرگ، گاو، گوسفند |
/ ’ / | عار، عاریت، عازم، عزیمت، عربده، عزیز، ولع، ورع، بلع |
/m/ | مار، مریض، مرگ، ماست، موزی، موز، ارم، رام، بام |
/n/ | نر، نیز، نرده، نار، انار، بند، هند، ناله، نیک، نازک |
/r/ | رام، اره، نرم، گرم، برده، برگ، بار، بره، راه، رو، راست |
/l/ | لوله، آلاله، لب،بال، بلا، علی، البسه، البته، شال، حلال |
/f/ | فروش، فرش، افطار، افراد، فروهر، فرزانه، فاتح، لحاف |
/v/ | وزیر، وزارت، واصل، واسطه، وسیله، آوخ، آویزان، ورد |
/s/ | سوز، سماور، سار، آسان، آسوده، اثیر، سیر، نصرت |
/z/ | زمان، زایمان، آز، عرض، ضمیمه، اظهار، ذاکر، ذرت، ظهر |
/ch/ | چاره، چرا، چوب، پارچ، پارچه، پیچ، باغچه، مچ، پاچه |
/j/ | جوراب، اجر، آجر، ارج، مرجان، برج، انجام، اجرا |
/sh/ | شانه، شیرین، آش، شورش، شام، شهادت، شاهد |
/zh/ | دژ، اژدر، دژواژه، مژده، مژگان، مژه، اژه |
/x/ | خوراک، خوردن، اخبار، سیخ، استخاره، خیانت، خاص |
/h/ | هر، هادی، هدایت، آحاد، مهتاب، احد، احمد، حریر |
/q/ | قاضی، غذا، غزوه، قانون، قرآن، قوری، قیچی، قسمت |
/y/ | یک، آینه، یکتا، آیا، پایان |
/i/ | بیخ، سیخ، ریش، میش، شیشه، شیک، میخ، آبی، آنی |
/e/ | سر، کتف، کتری، کش، سنجد، سه، ستاره، شش |
/a/ | بد، برتر، توان، تنومند، تندرست، تقاص، علی، عزیز |
/a:/ | باز، بار، باش، راز، آزمایش، آرزو، آزمند، آسمان، آرد |
/o/ | گرسنه، گفت، گل، گندم، مردم، دختر، در، دردانه |
/u/ | کور، زور، بور، حوری، غوره، اوره، او، گوش، غوز |
/ey/ | می، دی، هی، کی، پیمان |
/ay/ | های و هوی ، آی … ، چای، پایدار |
زمانی که قصد دارید گفتار را به صورت نوشتار (دست خط) ثبت کنید، موارد زیر را به خاطر داشته باشید:
واج نویسی و آوا نویسی در پژوهش زبان شناسی
رایانه های متفاوت در تجلی و بروز داده ها به گونه های متفاوتی عمل می کنند. چیدمان واژه ها در یک رایانه الزاما در رایانه ی دیگری به همان شکل ظاهر نمی شوند. برای رفع این معضل، مطالب را در داخل جداول بنویسید. برای مثال به شیوه ی زیر:
سطر | گوینده/شنونده | اصل متن | همپوشی متن | توضیح |
۲۵ | احمد | می شه ازت بخوام | یک لحظه حرف نزنی | |
۲۶ | مرتضی | [تو جون بخواه، کیه بده] | همراه با چشمک زدن |
مجموعه ای از کلیدهای تلفظی ویژه ی خود را آماده سازید تا همجواری واژه های مورد استفاده حاصل گردد.
در صورت نیاز با یه کار بردن علامت > یا <- بخش یا بخش های کلیدی کلام متکلمان را مشخص نمائید.